scapegoating

انگلیسی به انگلیسی

• act of making a scapegoat of someone or something; act or process of placing blame on others; act or process of making another person the object of hostility

پیشنهاد کاربران

"Scapegoating" به معنای مقصر جلوه دادن کسی به طور ناعادلانه یا انتقال مسئولیت یا تقصیر به فرد یا گروهی خاص است، به ویژه زمانی که آن شخص یا گروه به طور واقعی مسئول آن تقصیر نباشد. این اصطلاح از مفهوم "گوسفند قربانی" در سنت های مذهبی گرفته شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

ریشه ها و تاریخچه:
Scapegoat از ترکیب دو کلمه "scape" ( که به معنای "فرار کردن" یا "نجات دادن" است ) و "goat" ( گوسفند ) به وجود آمده است. در سنت های دینی یهودیان، به ویژه در روزهای یوم کیپور، گوسفندی به نام "گوسفند مقصر" ( scapegoat ) انتخاب می شد و گناه های مردم بر آن منتقل می شد. سپس گوسفند به بیابان فرستاده می شد تا گناهان مردم را با خود ببرد.
بعدها، این مفهوم به معنای انتخاب ناعادلانه فردی برای تحمل گناه یا تقصیر توسعه یافت.
معنی و کاربرد:
در زبان معاصر، "scapegoating" به معنای انتخاب یا انگ زدن به فردی به عنوان مقصر است، بدون اینکه آن فرد لزوماً مسئول مشکل باشد. این کار معمولاً برای منحرف کردن توجه از مشکل اصلی یا مسئولان واقعی انجام می شود.
چرا این عبارت به کار می رود؟
این عبارت زمانی به کار می رود که فرد یا گروهی برای مشکلات یا شکست هایی که به آن ها مرتبط نیستند، مورد سرزنش قرار می گیرد. معمولاً این عمل به منظور محافظت از دیگران یا انحراف توجه از مسئولان واقعی صورت می گیرد.
مثال ها:
The manager tried scapegoating the employees for the project's failure, even though it was his decision - making that led to the problems.
مدیر سعی کرد کارکنان را به عنوان مقصر شکست پروژه معرفی کند، در حالی که تصمیم گیری های او باعث مشکلات شد.
In times of crisis, political leaders often resort to scapegoating minority groups to shift blame.
در زمان های بحران، رهبران سیاسی اغلب به مقصر جلوه دادن گروه های اقلیتی روی می آورند تا مسئولیت را از دوش خود بردارند.
جمع بندی: "Scapegoating" به معنای مقصر جلوه دادن کسی به طور ناعادلانه است و معمولاً برای منحرف کردن توجه از مشکل اصلی یا مسئولان واقعی به کار می رود. این واژه از سنت های مذهبی گرفته شده و اکنون در موقعیت های اجتماعی و سیاسی برای توصیف ناعادلانه مقصر کردن دیگران استفاده می شود.
chatgpt

سپر بلا کردن
مقصرنمایی
گناه بندی، گناه چسبانی، بدنام گری
بلا گردان انگاری
سپر بلا شدن
فرافکنی
قربانی کردن، سپر بلا قرار دادن

بپرس