scandalize

/ˈskændəˌlaɪz//ˈskændəlaɪz/

معنی: رسوا کردن، تهمت ناروا زدن به
معانی دیگر: (از ننگ دیگران) مشمئز شدن، بیزار شدن، مفتضح کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: scandalizes, scandalizing, scandalized
مشتقات: scandalization (n.), scandalizer (n.)
• : تعریف: to shock by offending one's sense of proper or moral conduct.
مشابه: disgust

- Their adulterous affair scandalized us.
[ترجمه گوگل] رابطه زناکارانه آنها ما را رسوا کرد
[ترجمه ترگمان] این کار adulterous به ما اهانت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The whole village was scandalized by her second marriage.
[ترجمه علیرضا] کل روستا از ازدواج دوم او شوکه شده بودند
|
[ترجمه گوگل]تمام روستا با ازدواج دوم او رسوا شد
[ترجمه ترگمان]همه اهالی دهکده از ازدواج دوم او ناراحت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. People were scandalized at the slovenly management of the company.
[ترجمه گوگل]مردم به خاطر مدیریت زمخت شرکت رسوا شدند
[ترجمه ترگمان]مردم از مدیریت slovenly شرکت خشمگین بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His outspoken views scandalized the nation.
[ترجمه گوگل]نظرات صریح او ملت را رسوا کرد
[ترجمه ترگمان]عقاید صریح و رک گویی او این ملت را منزجر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She scandalized her family with her extravagant lifestyle.
[ترجمه گوگل]او خانواده اش را با سبک زندگی ولخرجی اش رسوا کرد
[ترجمه ترگمان]او خانواده خود را با سبک زندگی her بدنام می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They were scandalized by his improper behaviour.
[ترجمه گوگل]آنها از رفتار نادرست او رسوا شدند
[ترجمه ترگمان]از رفتار نامناسب او سخت ناراحت شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her family was scandalized because she made no effort to hide what she was doing.
[ترجمه گوگل]خانواده او رسوا شدند زیرا او هیچ تلاشی برای پنهان کردن کاری که انجام می داد انجام نداد
[ترجمه ترگمان]خانواده اش از اینکه کاری را که انجام می داد، پنهان نمی کرد، ناراحت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Their vulgarity, loudness and lack of manners scandalized their hosts.
[ترجمه گوگل]ابتذال، پر سر و صدا و بی ادبی آنها میزبانانشان را رسوا کرده بود
[ترجمه ترگمان]ابتذال، سر بلند و فقدان آداب و رسوم، به میزبان خود لطمه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Indeed, Puddephat had scandalized other dons by storming out after claiming the place-setting was a deliberate insult.
[ترجمه گوگل]در واقع، پودفات پس از اینکه مدعی شد این مکان یک توهین عمدی است، با هجوم به بیرون، دیگر دون ها را رسوا کرده بود
[ترجمه ترگمان]در واقع، Puddephat استادان دیگری را با خشم و خشم بر سر زبان ها انداخته بودند که بعد از ادعا کردن محل کار، توهین عمدی به آن ها شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hayling, however, was scandalized.
[ترجمه گوگل]هیلینگ اما رسوا شد
[ترجمه ترگمان]با این حال، با این حال، از کوره در رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And if thy right hand scandalize thee, cut it off, and cast it from thee: for it is expedient for thee that one of thy members should perish, rather than that thy whole body be cast into hell.
[ترجمه گوگل]و اگر دست راستت تو را رسوا کرد، آن را قطع کن و از خود دور کن، زیرا برای تو مصلحت است که یکی از اعضایت هلاک شود، نه اینکه تمام بدنت به جهنم افکنده شود
[ترجمه ترگمان]و اگر دست راستت برای تو کار کند، آن را جدا کن و از تو دور کن؛ زیرا این تدبیر برای تو این است که یکی از اعضای تو نابود شود، بلکه تمام بدن تو به جهنم خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We've got to scandalize ourselves for Bill Humble's sake.
[ترجمه گوگل]ما باید به خاطر بیل هامبل خودمان را رسوا کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید خود را به خاطر خود بیل پهن کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wherefore, if meat scandalize my brother, I will never eat flesh, lest I should scandalize my brother.
[ترجمه گوگل]پس اگر گوشت برادرم را رسوا کند، هرگز گوشت نخواهم خورد، مبادا برادرم را رسوا کنم
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اگر گوشت برادرم را scandalize، هرگز گوشت نمی خورم، مبادا برادرم را له کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Even if we're going to scandalize the old biddies?
[ترجمه گوگل]حتی اگر قرار باشد پیشنهادهای قدیمی را رسوا کنیم؟
[ترجمه ترگمان]حتی اگر ما با biddies خود بازی کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. That is perhaps a little unusual in First Ladies, and the White House residence staff was slightly scandalized.
[ترجمه گوگل]این شاید در خانم های اول کمی غیرمعمول باشد و کارکنان اقامتگاه کاخ سفید کمی رسوا شده بودند
[ترجمه ترگمان]این شاید کمی غیرمعمول در خانم های اول باشد، و کارمندان کاخ سفید کمی منزجر شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رسوا کردن (فعل)
traduce, decry, gibbet, dissociate, scandalize

تهمت ناروا زدن به (فعل)
scandalize

انگلیسی به انگلیسی

• create a scandal, cause an outrage; shock or offend with immorality; speak falsely or spitefully of; (archaic) dishonor, bring shame (also scandalise)
if you are scandalized, you are shocked and offended.

پیشنهاد کاربران

If you are scandalized by someone's behaviour, you disapprove of it and are shocked by it because you think it is against moral laws:
The whole community was scandalized by her second marriage.
...
[مشاهده متن کامل]

یه چیزی تو مایه های قضاوت کردن. وقتی کسی شما رو اسکندلایز میکنه یعنی از رفتار شما شوکه شده و اون رو قبول نداره و یه جورایی قضاوتتون می کنه. شوکه شدن از سر ناباوری
https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/scandalized

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/scandalized
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : scandalize
اسم ( noun ) : scandal
صفت ( adjective ) : scandalous
قید ( adverb ) : scandalously
شوکه کردن

بپرس