• : تعریف: to shock by offending one's sense of proper or moral conduct. • مشابه: disgust
- Their adulterous affair scandalized us.
[ترجمه گوگل] رابطه زناکارانه آنها ما را رسوا کرد [ترجمه ترگمان] این کار adulterous به ما اهانت کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. The whole village was scandalized by her second marriage.
[ترجمه علیرضا] کل روستا از ازدواج دوم او شوکه شده بودند
|
[ترجمه گوگل]تمام روستا با ازدواج دوم او رسوا شد [ترجمه ترگمان]همه اهالی دهکده از ازدواج دوم او ناراحت بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. People were scandalized at the slovenly management of the company.
[ترجمه گوگل]مردم به خاطر مدیریت زمخت شرکت رسوا شدند [ترجمه ترگمان]مردم از مدیریت slovenly شرکت خشمگین بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His outspoken views scandalized the nation.
[ترجمه گوگل]نظرات صریح او ملت را رسوا کرد [ترجمه ترگمان]عقاید صریح و رک گویی او این ملت را منزجر می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She scandalized her family with her extravagant lifestyle.
[ترجمه گوگل]او خانواده اش را با سبک زندگی ولخرجی اش رسوا کرد [ترجمه ترگمان]او خانواده خود را با سبک زندگی her بدنام می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They were scandalized by his improper behaviour.
[ترجمه گوگل]آنها از رفتار نادرست او رسوا شدند [ترجمه ترگمان]از رفتار نامناسب او سخت ناراحت شده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Her family was scandalized because she made no effort to hide what she was doing.
[ترجمه گوگل]خانواده او رسوا شدند زیرا او هیچ تلاشی برای پنهان کردن کاری که انجام می داد انجام نداد [ترجمه ترگمان]خانواده اش از اینکه کاری را که انجام می داد، پنهان نمی کرد، ناراحت شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Their vulgarity, loudness and lack of manners scandalized their hosts.
[ترجمه گوگل]ابتذال، پر سر و صدا و بی ادبی آنها میزبانانشان را رسوا کرده بود [ترجمه ترگمان]ابتذال، سر بلند و فقدان آداب و رسوم، به میزبان خود لطمه می زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Indeed, Puddephat had scandalized other dons by storming out after claiming the place-setting was a deliberate insult.
[ترجمه گوگل]در واقع، پودفات پس از اینکه مدعی شد این مکان یک توهین عمدی است، با هجوم به بیرون، دیگر دون ها را رسوا کرده بود [ترجمه ترگمان]در واقع، Puddephat استادان دیگری را با خشم و خشم بر سر زبان ها انداخته بودند که بعد از ادعا کردن محل کار، توهین عمدی به آن ها شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Hayling, however, was scandalized.
[ترجمه گوگل]هیلینگ اما رسوا شد [ترجمه ترگمان]با این حال، با این حال، از کوره در رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. And if thy right hand scandalize thee, cut it off, and cast it from thee: for it is expedient for thee that one of thy members should perish, rather than that thy whole body be cast into hell.
[ترجمه گوگل]و اگر دست راستت تو را رسوا کرد، آن را قطع کن و از خود دور کن، زیرا برای تو مصلحت است که یکی از اعضایت هلاک شود، نه اینکه تمام بدنت به جهنم افکنده شود [ترجمه ترگمان]و اگر دست راستت برای تو کار کند، آن را جدا کن و از تو دور کن؛ زیرا این تدبیر برای تو این است که یکی از اعضای تو نابود شود، بلکه تمام بدن تو به جهنم خواهد رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We've got to scandalize ourselves for Bill Humble's sake.
[ترجمه گوگل]ما باید به خاطر بیل هامبل خودمان را رسوا کنیم [ترجمه ترگمان]ما باید خود را به خاطر خود بیل پهن کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Wherefore, if meat scandalize my brother, I will never eat flesh, lest I should scandalize my brother.
[ترجمه گوگل]پس اگر گوشت برادرم را رسوا کند، هرگز گوشت نخواهم خورد، مبادا برادرم را رسوا کنم [ترجمه ترگمان]بنابراین، اگر گوشت برادرم را scandalize، هرگز گوشت نمی خورم، مبادا برادرم را له کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Even if we're going to scandalize the old biddies?
[ترجمه گوگل]حتی اگر قرار باشد پیشنهادهای قدیمی را رسوا کنیم؟ [ترجمه ترگمان]حتی اگر ما با biddies خود بازی کنیم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. That is perhaps a little unusual in First Ladies, and the White House residence staff was slightly scandalized.
[ترجمه گوگل]این شاید در خانم های اول کمی غیرمعمول باشد و کارکنان اقامتگاه کاخ سفید کمی رسوا شده بودند [ترجمه ترگمان]این شاید کمی غیرمعمول در خانم های اول باشد، و کارمندان کاخ سفید کمی منزجر شده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
رسوا کردن (فعل)
traduce, decry, gibbet, dissociate, scandalize
تهمت ناروا زدن به (فعل)
scandalize
انگلیسی به انگلیسی
• create a scandal, cause an outrage; shock or offend with immorality; speak falsely or spitefully of; (archaic) dishonor, bring shame (also scandalise) if you are scandalized, you are shocked and offended.
پیشنهاد کاربران
Scandalize means to shock or offend by a scandalous action, behavior, or statement. شوکه کردن یا توهین کردن با یک عمل، رفتار یا اظهارات رسواکننده. مثال؛ Her revealing outfit scandalized the conservative community. ... [مشاهده متن کامل]
In a discussion about controversial art, someone might say, “The painting scandalized the critics but gained popularity among the public. ” A news headline might read, “Politician’s scandalous remarks scandalize the nation. ”
If you are scandalized by someone's behaviour, you disapprove of it and are shocked by it because you think it is against moral laws: The whole community was scandalized by her second marriage. ... [مشاهده متن کامل]
یه چیزی تو مایه های قضاوت کردن. وقتی کسی شما رو اسکندلایز میکنه یعنی از رفتار شما شوکه شده و اون رو قبول نداره و یه جورایی قضاوتتون می کنه. شوکه شدن از سر ناباوری https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/scandalized