scalper

/ˈskælpər//ˈskælpər/

جمله های نمونه

1. Beware of the scalpers! You may get a fake ticket.
[ترجمه الی] مراقب دلالان بلیط در بازار سیاه باش! ممکنه یک بلیط جعلی بگیری.
|
[ترجمه گوگل]مراقب اسکالپرها باشید! ممکن است بلیط جعلی دریافت کنید
[ترجمه ترگمان]بر حذر باشید از the! ممکنه یه بلیط الکی بگیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A scalper offered me a $10 ticket for the final match for $70.
[ترجمه گوگل]یک اسکالپر به من یک بلیط 10 دلاری برای مسابقه فینال به قیمت 70 دلار به من پیشنهاد داد
[ترجمه ترگمان]A یک بلیط ۱۰ دلاری برای مسابقه نهایی ۷۰ دلاری به من داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Another scalper said he'd charge $1000 for a $125 ticket.
[ترجمه گوگل]اسکالپر دیگری گفت که برای یک بلیط 125 دلاری 1000 دلار دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از scalper گفت که او ۱۰۰۰ دلار برای خرید ۱۲۵ دلار جریمه خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Complimentary tickets to the event were sold by scalpers at five dollars each.
[ترجمه گوگل]بلیط های رایگان این رویداد توسط اسکالپرها هر کدام به قیمت پنج دلار فروخته شد
[ترجمه ترگمان]بلیط های بخت آزمایی برای هر یک پنج دلار به قیمت پنج دلار فروخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Three days before the race, scalpers were trying to get face value for tickets.
[ترجمه گوگل]سه روز قبل از مسابقه، اسکالپرها در تلاش بودند تا ارزش اسمی بلیط ها را بدست آورند
[ترجمه ترگمان]سه روز قبل از مسابقه دو سه روز قبل از مسابقه، scalpers سعی می کردند که ارزش خرید بلیت را داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Not surprisingly, scalpers are annoyed at the recent developments.
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که اسکالپرها از تحولات اخیر آزرده خاطر هستند
[ترجمه ترگمان]تعجبی ندارد که scalpers از پیشرفت های اخیر ناراضی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Remember that the scalper sometimes loses money.
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که اسکالپر گاهی اوقات ضرر می کند
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که the گاهی اوقات پول خود را از دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Scalper : a person who sells tickets to sports or concerts illegally.
[ترجمه گوگل]اسکالپر: شخصی که بلیت ورزش یا کنسرت را به صورت غیرقانونی می فروشد
[ترجمه ترگمان]scalper: فردی که بلیط ها را به صورت غیر قانونی می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You can buy from a scalper outside the ground.
[ترجمه گوگل]می توانید از اسکالپر خارج از زمین خرید کنید
[ترجمه ترگمان] میتونی از بازار سیاه بیرون شهر بخری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He got theater tickets through a scalper.
[ترجمه گوگل]بلیت تئاتر را از طریق اسکالپر گرفت
[ترجمه ترگمان] از بازار سیاه بلیط تئاتر گرفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A scalper sold us tickets for seats right at near the courtside.
[ترجمه گوگل]یک اسکالپر به ما بلیط های صندلی را دقیقاً در نزدیکی محوطه فروخت
[ترجمه ترگمان]یه بازار سیاه بلیط واسه seats درست نزدیک the فروخته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A scalper intends to take as many small profits as possible not allowing them to evaporate.
[ترجمه گوگل]یک اسکالپر قصد دارد تا جایی که ممکن است سودهای کوچکی به دست آورد و اجازه ندهد آنها تبخیر شوند
[ترجمه ترگمان]A قصد دارد تا جایی که ممکن است سوده ای کوچکی به همراه داشته باشد و به آن ها اجازه تبخیر ندهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I bought a fake ticket from a scalper last month.
[ترجمه گوگل]من ماه گذشته یک بلیط جعلی از یک اسکالپر خریدم
[ترجمه ترگمان] ماه پیش یه بلیط الکی از بازار سیاه خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He finally in cattle scalper help, finally crowded on the train.
[ترجمه گوگل]او در نهایت در کمک اسکالپر گاو، در نهایت در قطار شلوغ شد
[ترجمه ترگمان]سرانجام به کمک چهارپایان در قطار شرکت کرد و بالاخره در قطار جمع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He's a ticket scalper.
[ترجمه الی] او دلال بلیت در بازار سیاه هست.
|
[ترجمه گوگل]او یک اسکالپر بلیط است
[ترجمه ترگمان]در بازار سیاه بلیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who cuts off the scalp of an enemy; one who buys and sells stocks quickly in order to earn quick profits; one who sells tickets at an inflated price (slang)

پیشنهاد کاربران

معامله گر کوتاه مدت
نوسانگیر
دلال
دلال بازار سیاه
یه جورایی به معنی فرد سود جو هم هست
someone who buys things, such as theatre tickets, at the usual price and then sells them when they are difficult to get at much higher prices
در بازارهای مالی ( نوسان گیر )

بپرس