1. Done with a fine scalpel, this could give fine detail.
[ترجمه گوگل]این کار با یک چاقوی جراحی خوب انجام می شود، می تواند جزئیات خوبی را ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]با یک چاقوی جراحی خوب، این می تواند جزئیات خوبی به شما بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He took a scalpel from the pocket of his jacket and slipped the plastic sheath off its sharp blade.
[ترجمه گوگل]از جیب ژاکتش چاقوی جراحی بیرون آورد و غلاف پلاستیکی را از تیغه تیزش بیرون کشید
[ترجمه ترگمان]چاقوی جراحی را از جیب ژاکتش بیرون آورد و تیغه پلاستیکی را از تیغه تیزش کنار زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There he was handed a smock and a scalpel and one of the new surgical stapling devices.
[ترجمه گوگل]در آنجا یک ماک و یک چاقوی جراحی و یکی از وسایل جدید منگنه جراحی به او تحویل داده شد
[ترجمه ترگمان]او یک روپوش و یک چاقوی جراحی و یکی از وسایل جراحی پایه را به دست گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Despite all this wielding of scalpel and knife some issues remain resolutely fudged.
[ترجمه گوگل]علیرغم این همه استفاده از چاقوی جراحی و چاقو، برخی از مسائل با قاطعیت حل نشده است
[ترجمه ترگمان]با وجود تمام این اعمال جراحی چاقوی جراحی و چاقو، برخی مسائل با عزمی راسخ باقی می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Perhaps the man wielding the scalpel was not a qualified doctor at all.
[ترجمه گوگل]شاید مردی که چاقوی جراحی را به دست داشت اصلاً پزشک شایسته ای نبود
[ترجمه ترگمان]شاید مردی که چاقوی جراحی را به کار می برد دکتر واجد شرایط نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. So I can exorcise it with the scalpel of language.
[ترجمه گوگل]بنابراین من می توانم آن را با چاقوی سر زبان از بین ببرم
[ترجمه ترگمان]پس من می توانم آن را با استفاده از چاقوی جراحی قلب از آن بیرون بکشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. One of the guys takes a scalpel from a holster at his belt.
[ترجمه گوگل]یکی از بچه ها یک چاقوی جراحی را از غلاف در کمربندش می گیرد
[ترجمه ترگمان]یکی از بچه ها چاقوی جراحی رو از غلاف بیرون میاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A scalpel gleamed in the doctor's long freckled hand.
[ترجمه گوگل]چاقوی جراحی در دست بلند کک و مک دکتر می درخشید
[ترجمه ترگمان]تیغ جراحی روی صورت کک مکی دکتر درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The ageing Rodin hacked with a scalpel at the sensitive, sinewy perfection of his clay figures.
[ترجمه گوگل]رودین سالخورده با چاقوی جراحی به کمال حساس و غم انگیز پیکره های گلی خود هک می کرد
[ترجمه ترگمان]سن رو دن با تیغ جراحی مغز حساس و قوی پیکر او را هک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Trim the pads if necessary with a scalpel to prevent them touching any neighbouring pads or tracks.
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم، پدها را با چاقوی جراحی برش دهید تا از تماس آنها با هر پد یا مسیر همسایه جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]در صورت لزوم، در صورت نیاز به جراحی با چاقوی جراحی، برای جلوگیری از دست زدن به هر گونه پد یا ریل مجاور، به کار خود ادامه دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The scalpel sliced the material more smoothly than butter.
[ترجمه گوگل]چاقوی جراحی مواد را نرمتر از کره برش داد
[ترجمه ترگمان]تیغ جراحی ماده را به نرمی از کره جدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The skin is now incised with the scalpel along the previously - drawn lines.
[ترجمه گوگل]اکنون پوست با چاقوی جراحی در امتداد خطوطی که قبلا کشیده شده اند بریده می شود
[ترجمه ترگمان]پوست در حال حاضر با چاقوی جراحی که پیش از این کشیده شده بود، مرطوب کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A scalpel is a surgical instrument.
[ترجمه گوگل]چاقوی جراحی یک ابزار جراحی است
[ترجمه ترگمان]یه چاقوی جراحی یه ابزار جراحی هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The new scalpel is brought from America.
[ترجمه گوگل]چاقوی جراحی جدید از آمریکا آورده شده است
[ترجمه ترگمان]چاقوی جراحی جدید از آمریکا آورده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید