scallywag

/ˈskælɪwæɡ//ˈskælɪwæɡ/

معنی: ادم رذل
معانی دیگر: رجوع شود به: scalawag، scalawag : نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: variant of scalawag.

جمله های نمونه

1. How's that scallywag of a son of yours?
[ترجمه گوگل]این پوسته پوسته شدن پسر شما چطور است؟
[ترجمه ترگمان]اون رذل حرومزاده چطور بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Simon Regan, founding editor of political satire magazine Scallywag, has died at the age of 5
[ترجمه گوگل]سایمون ریگان، سردبیر مجله طنز سیاسی Scallywag در سن 5 سالگی درگذشت
[ترجمه ترگمان]سیمون ریگان سردبیر مجله هجو سیاسی Scallywag در سن ۵ سالگی درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The New Statesman itself and Scallywag have indicated they will contest the libel actions still pending against them.
[ترجمه گوگل]خود New Statesman و Scallywag اعلام کرده‌اند که با اقدامات افترا آمیز که هنوز علیه آنها در حال انجام است مخالفت خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]خود نیو Statesman و Scallywag نشان داده اند که در مقابل اعمال تهمت و افترا که هنوز در برابر آن ها معلق است، رقابت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You naughty little scallywag!
[ترجمه گوگل]ای اسکالوی کوچولوی شیطون!
[ترجمه ترگمان]! ای رذل پست فطرت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "The little scallywag, " said the headmaster. "I'll bet it was him all the time. "
[ترجمه گوگل]مدیر مدرسه گفت: «پلاسکی کوچولو» شرط می بندم که همیشه او بوده است
[ترجمه ترگمان]مدیر گفت: \" The کوچولو، شرط می بندم همه ش مال او بود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her son Prince Charles is a scallywag who married the beautiful Princess Diana and fathered two children only to cheat on her with the frumpy Camilla Parker Bowles.
[ترجمه گوگل]پسرش پرنس چارلز یک پوسته پوسته پوسته است که با پرنسس زیبای دایانا ازدواج کرد و دو فرزند به دنیا آورد تا او را با کامیلا پارکر بولز نازک خیانت کند
[ترجمه ترگمان]پسر او پرنس چارلز زنی است که با شاهزاده دایانا، پرنسس دایانا، ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد تا با \"کامیلا پارکر باولز\" به او خیانت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's his idea of a joke, I suppose, the scallywag.
[ترجمه گوگل]این ایده او از یک شوخی است، فکر می کنم، پوسته پوسته شدن
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم این فکر جک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And it seemed no time at all since he was a young scallywag and always in trouble.
[ترجمه گوگل]و به نظر نمی رسید که او یک پوسته پوسته جوان بود و همیشه در دردسر بود
[ترجمه ترگمان]و از زمانی که او یک رذل جوان بود و همیشه توی دردسر افتاده بود، به نظر نمی رسید وقت زیادی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادم رذل (اسم)
scamp, limmer, rascal, rapscallion, knave, scallywag, scalawag

انگلیسی به انگلیسی

• dishonest person, rascal, scoundrel (slang)

پیشنهاد کاربران

( US usually scalawag )
A scallywag is a person, especially a child, who behaves badly but not in a serious way. It is an
informal and old - fashioned term that is often used in a humorous or affectionate way to describe someone who is mischievous or playful. The word is of unknown origin and was first used in the mid - 19th century.
...
[مشاهده متن کامل]

فردی به خصوص کودکی که رفتار بدی دارد اما نه جدی. این یک اصطلاح غیررسمی و قدیمی است که اغلب به صورت طنز یا محبت آمیز برای توصیف فردی که شیطون یا بازیگوش است استفاده می شود. این کلمه منشأ ناشناخته ای دارد و اولین بار در اواسط قرن نوزدهم استفاده شد.
شیطون بلا، پدر سوخته
The little scallywag ran off with my hat!
My nephew is a bit of a scallywag, but he’s harmless.
The scallywags in the back of the classroom were throwing paper airplanes.
I caught the scallywag red - handed, stealing cookies from the jar.
The mischievous scallywag had a twinkle in his eye as he played pranks on his friends.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/scallywag• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/scallywag
کلاه بردار
پدر سوخته، تخم سگ

بپرس