scaled

/ˈskeɪld//skeɪld/

معنی: فلس دار، مدرج، قابل درجه بندی
معانی دیگر: پولک دار

جمله های نمونه

1. production is scaled to consumption
تولید برحسب مصرف تنظیم شده است.

2. the wrestler scaled 70 kilos
کشتی گیر 70 کیلو وزن داشت.

3. they have scaled down the output of the mine
محصول معدن را کم کرده اند.

4. Vivienne Westwood has scaled the heights of fashion's hall of fame.
[ترجمه گوگل]ویوین وست وود به اوج تالار شهرت مد رسیده است
[ترجمه ترگمان]\"ویوین\" (Vivienne Westwood)از قله های شهرت و شهرت جهانی بالا رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The boys soon scaled the wall.
[ترجمه گوگل]پسرها خیلی زود از دیوار بالا رفتند
[ترجمه ترگمان]بچه ها به سرعت از دیوار بالا رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The dentist scaled and polished my teeth.
[ترجمه گوگل]دندانپزشک دندان هایم را جرم گرفت و صیقل داد
[ترجمه ترگمان]دندان پزشک بالا رفت و دندان هایم را به هم سایید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The dentist scaled and polished my teeth last week.
[ترجمه موسی] دندانپزشک هفته گذشته دندانهای مرا تمیز نمود و جلا داد
|
[ترجمه گوگل]دندانپزشک هفته گذشته دندان های من را جرم گرفت و پولیش داد
[ترجمه ترگمان]دندان پزشک هفته گذشته دندان هایم را بالا و صیقل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We've scaled up production to meet demand.
[ترجمه گوگل]ما تولید را افزایش داده ایم تا تقاضا را برآورده کنیم
[ترجمه ترگمان]ما تولید را برای برآورده ساختن تقاضا افزایش داده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. By the age of 21 he had already scaled the heights in the academic world.
[ترجمه گوگل]در سن 21 سالگی او قبلاً در دنیای آکادمیک به ارتفاعات رسیده بود
[ترجمه ترگمان]او تا سن ۲۱ سالگی در دنیای آکادمیک از ارتفاعات بالا رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At the age of 3 she had already scaled the heights of the acting profession.
[ترجمه گوگل]در سن 3 سالگی او قبلاً به اوج حرفه بازیگری رسیده بود
[ترجمه ترگمان]در سن سه سالگی از قله های حرفه بازیگری بالا رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The IMF has scaled back its growth forecasts for the next decade.
[ترجمه گوگل]صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی رشد خود را برای دهه آینده کاهش داده است
[ترجمه ترگمان]صندوق بین المللی پول پیش بینی های رشد خود را برای دهه آینده کاهش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Share prices scaled new heights yesterday.
[ترجمه گوگل]قیمت سهام دیروز به ارتفاعات جدیدی رسید
[ترجمه ترگمان]دیروز قیمت سهام به ابعاد جدید رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The emergency aid programme has now been scaled down.
[ترجمه گوگل]اکنون برنامه کمک های اضطراری کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]برنامه کمک های اضطراری در حال حاضر کاهش پیدا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Production at the factory is being scaled up.
[ترجمه گوگل]تولید در کارخانه در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]تولید کارخانه در حال بالا رفتن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فلس دار (صفت)
flaked, scaled, squamous, leprose, squamose

مدرج (صفت)
gradient, scaled, graduated

قابل درجه بندی (صفت)
scaled

انگلیسی به انگلیسی

• having scales, having a body covering composed of thin plates (in fish, reptiles, etc.)

پیشنهاد کاربران

بپرس