scale up

/ˈskeɪlˈəp//skeɪlʌp/

افزایش، افزایش به نسبت ثابت

جمله های نمونه

1. Since then, Wellcome has been scaling up production to prepare for clinical trials.
[ترجمه گوگل]از آن زمان، Wellcome تولید خود را برای آماده شدن برای آزمایشات بالینی افزایش داده است
[ترجمه ترگمان]از آن زمان، Wellcome از تولید برای آماده سازی برای آزمایش های بالینی استفاده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We've scaled up production to meet demand.
[ترجمه گوگل]ما تولید را افزایش داده ایم تا تقاضا را برآورده کنیم
[ترجمه ترگمان]ما تولید را برای برآورده ساختن تقاضا افزایش داده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Production at the factory is being scaled up.
[ترجمه حميدرضا] در مقیاس بالا
|
[ترجمه گوگل]تولید در کارخانه در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]تولید کارخانه در حال بالا رفتن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. My company is scaling up its operations in the Middle East.
[ترجمه گوگل]شرکت من در حال افزایش فعالیت های خود در خاورمیانه است
[ترجمه ترگمان]شرکت من در حال افزایش عملیات های خود در خاور میانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Increasing the helium-3 supply would mean scaling up the production of the dangerous radioactive isotope tritium.
[ترجمه گوگل]افزایش عرضه هلیوم 3 به معنای افزایش تولید ایزوتوپ رادیواکتیو خطرناک تریتیوم است
[ترجمه ترگمان]افزایش عرضه هلیوم - ۳ به معنی بالا رفتن تولید ایزوتوپ رادیواکتیو خطرناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Recipes can be automatically scaled up or down to feed any number of people.
[ترجمه گوگل]دستور العمل ها را می توان به طور خودکار بزرگ یا کوچک کرد تا به هر تعداد از افراد غذا دهد
[ترجمه ترگمان]دستور العمل هایی برای غذا دادن به هر تعداد از افراد می تواند به طور خودکار بالا یا پایین کشیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. While disagreeing with his explanation, Priest ley was quick to describe suitably scaled up apparatus for filling balloons.
[ترجمه گوگل]در حالی که با توضیحات او مخالف بود، پریست لی سریعاً دستگاهی با مقیاس مناسب برای پر کردن بادکنک ها را توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]در همان حال که با توضیحات او مخالفت می کرد، اما آقای وی زلی به سرعت وسایل را برای پر کردن بالون به کار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How can one scale up from what can be counted in a two-dimensional section to the three dimensions of living tissue?
[ترجمه گوگل]چگونه می توان از آنچه در یک بخش دو بعدی قابل شمارش است به سه بعد بافت زنده ارتقا پیدا کرد؟
[ترجمه ترگمان]چگونه می توان یک مقیاس را در یک بخش دو بعدی به سه بعد از بافت زنده شمرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Does it allow graphics to be scaled up or down to fit?
[ترجمه گوگل]آیا این اجازه می دهد که گرافیک ها برای تناسب اندک یا کوچک شوند؟
[ترجمه ترگمان]آیا این اجازه می دهد که گرافیک بالا یا پایین برود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These equations can be scaled up or down, rotated, or anything else, without having to redefine them.
[ترجمه گوگل]این معادلات را می توان بزرگ یا کوچک کرد، چرخاند یا هر چیز دیگری بدون نیاز به تعریف مجدد آنها
[ترجمه ترگمان]این معادلات را می توان بالا یا پایین، یا هر چیز دیگر، بدون نیاز به تعریف مجدد آن ها اندازه گیری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Already they've scaled up their fluid star-burst psychedelia into something that sounds more suited to outdoor festivals than stuffed solid mini-venues.
[ترجمه گوگل]آنها قبلاً روان‌پریشی سیال ستاره‌ای خود را به چیزی تبدیل کرده‌اند که به نظر می‌رسد برای جشنواره‌های بیرونی مناسب‌تر از سالن‌های کوچک جامد است
[ترجمه ترگمان]آن ها از هم اکنون با سرعت زیاد به چیزی برخورد کرده اند که بیشتر برای فستیوال ها در فضای باز مناسب تر از سالن کوچک و پر جنب و جوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As yet there have been few large-scale studies of technicians involved in scaling up genetic engineering processes.
[ترجمه گوگل]هنوز مطالعات گسترده‌ای در مورد تکنسین‌های درگیر در مقیاس‌پذیری فرآیندهای مهندسی ژنتیک انجام شده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، تعداد کمی از مطالعات در مقیاس بزرگ از technicians که در بالا بردن فرآیندهای مهندسی ژنتیک دخیل بوده اند وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective 2: Scale up and increase impact of prevention services, to hard-to-reach populations, including most vulnerable SW and their clients, IDU, MSM, and out-of-school youth.
[ترجمه گوگل]هدف 2: افزایش و افزایش تأثیر خدمات پیشگیری، برای جمعیت های صعب العبور، از جمله آسیب پذیرترین SW و مشتریان آنها، IDU، MSM، و جوانان خارج از مدرسه
[ترجمه ترگمان]هدف ۲: افزایش و افزایش تاثیر خدمات پیش گیری، از جمله most SW و their، IDU، MSM، و جوانان خارج از مدرسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Reason No. 2 : There's scope for firms to scale up and form nationwide franchises.
[ترجمه گوگل]دلیل شماره 2: برای شرکت‌ها امکان وجود دارد که بزرگ شوند و امتیازات سراسری تشکیل دهند
[ترجمه ترگمان]دلیل شماره ۲: دامنه وسیعی برای شرکت ها وجود دارد که امتیازات سراسری را تشکیل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Mitigation values scale up or down based on the con color of your attacker.
[ترجمه گوگل]مقادیر کاهش‌دهنده بر اساس رنگ مخرب مهاجم شما، افزایش یا کاهش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]مقادیر کاهش ریسک براساس رنگ مهاجم مهاجم کاهش پیدا کرده و یا کاهش پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] افزایش مقیاس
[نساجی] افزایش تدریجی
[پلیمر] بزرگ کردن مقیاس

پیشنهاد کاربران

Scaleup
✍️ اسکالاپ به شرکتی اطلاق می شود که از مرحله استارتاپ فراتر رفته و در حال تجربه رشد قابل توجهی است. این رشد معمولاً به عنوان دستیابی به نرخ رشد سالانه حداقل ۲۰٪ در درآمد یا اشتغال در طول سه سال متوالی تعریف می شود و شرکت باید با حداقل ده کارمند شروع کند. این نشان دهنده این است که شرکت به تناسب محصول و بازار خود دست یافته و آماده گسترش عملیات و دسترسی به بازار است.
...
[مشاهده متن کامل]

👇مترادف؛
Growth - stage company
High - growth enterprise
👇مثال؛
1. A scaleup often has a proven business model and is focused on expanding its market presence rapidly.
2. Companies like Airbnb and Uber transitioned from startups to scaleups by rapidly increasing their user base and market share.

گسترش
افزودن ( با up )
کاستن ( با down )
ارتقا دادن
بافت های فلسی، به تدریج رشد یافتن
تولید انبوه و صنعتی
اسکیل آپ در بیزینس به مرحله بعد از استارتاپ گفته میشه، به عبارتی اگر استارتاپ رشد کنه و از دره مرگ خارج بشه وارد فاز بعدی چرخه عمرش یعنی اسکیل اپ میشه
منابع• https://ghazal.consulting/اسکیل-آپ-scaleup/
رشد و توسعه
پرورش دادن و رشد و تقویت چیزی
افزایش تعداد یا سایز چیزی
افزایش راندمان تولید
مقیاس چیزی را افزایش دادن
سازمان صنعتی ( در مقابل Startup )
افزایش مقیاس ( افزایش حجم تولید )
مثال ساده: اگه یه شرکت تولید پنیر قبلا برای شهرهای استان تهران پنیر تولید میکرده، اگه بر اساس مدل کسب و کارش بخواد از این به بعد برای شهرهای دیگه هم پنیر تولید کنه، باید حجم تولیدش ( مقیاس ) را بالا ببره.
تعیین مقیاس کردن
[کامپیوتر] به معنای مقیاس گذاری عمودی ( Vertical Scaling ) می باشد، یعنی افزایش و ارتقاء منابع یک سیستم؛ همچون افزایش حافظه، قدرت محاسباتی پردازنده و غیره.
به تولید صنعتی رسیدن

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس