sawn

/sɔːn//sɔːn/

(انگلیس) اسم مفعول فعل: saw، اره شده، اره کرده، قسمت سوم ees

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: a past participle of saw

جمله های نمونه

1. He has already sawn the branches up; now we have plenty of firewood.
[ترجمه ذوقی] او شاخه ها را قبلاً بریده است؛ درحال حاضر مقدار زیادی هیزم داریم.
|
[ترجمه گوگل]او قبلاً شاخه ها را اره کرده است اکنون هیزم فراوان داریم
[ترجمه ترگمان]او همین الانش هم شاخه را درست کرده، حالا مقدار زیادی هیزم داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The tree was cut down and sawn up for logs.
[ترجمه گوگل]درخت را بریدند و برای کنده ها اره کردند
[ترجمه ترگمان]درخت بریده شده بود و برای الوار درست شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The robbers used a sawn - off shotgun in the raid.
[ترجمه گوگل]سارقان در این حمله از یک تفنگ ساچمه ای اره شده استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]دزدان از یک تفنگ ساچمه ای شده در این یورش استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The tree had to be sawn down.
[ترجمه گوگل]درخت را باید اره کرد
[ترجمه ترگمان]درخت باید اره شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That dead branch ought to be sawn off.
[ترجمه گوگل]آن شاخه مرده را باید اره کرد
[ترجمه ترگمان]این شاخه مرده باید اره شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All the trees have been sawn up into logs.
[ترجمه گوگل]تمام درختان به صورت کنده های چوبی اره شده اند
[ترجمه ترگمان]همه درخت ها را کرده اند به تنه درختان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An export quota for sawn timber has not yet been set.
[ترجمه گوگل]سهمیه صادراتی چوب اره هنوز تعیین نشده است
[ترجمه ترگمان]سهمیه صادرات الوار هنوز تعیین نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Eyewitnesses say he pointed a sawn off shotgun at one of the women and fired.
[ترجمه گوگل]شاهدان عینی می گویند که او یک تفنگ ساچمه ای اره شده را به سمت یکی از زنان نشانه رفته و شلیک کرده است
[ترجمه ترگمان]شاهدان می گویند که او یک تفنگ اره شده را به یکی از زنان اشاره کرد و شلیک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The smaller diameters should then be sawn off, to minimise flow restriction.
[ترجمه گوگل]سپس قطرهای کوچکتر باید اره شوند تا محدودیت جریان به حداقل برسد
[ترجمه ترگمان]قطر کوچک تر باید جدا شده باشد تا محدودیت جریان به حداقل برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Selected material, to sawn ivory films, shape file, and then polished with sandpaper 6 times, and then the surface of ivory black ink will be dry after.
[ترجمه گوگل]مواد انتخاب شده، به فیلم های عاج اره، فایل شکل، و سپس با کاغذ سنباده پرداخت 6 بار، و سپس سطح مرکب سیاه عاج خشک خواهد شد
[ترجمه ترگمان]مواد انتخاب شده، برای اره کردن لایه های عاج، فایل شکل، و سپس با کاغذ سنباده ۶ بار صیقل داده می شوند و سپس سطح جوهر سیاه عاج پس از آن خشک خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The sawn trunks trundled down hillsides.
[ترجمه گوگل]تنه‌های اره‌شده از دامنه‌های تپه پایین می‌آمدند
[ترجمه ترگمان]چمدان های sawn از دامنه تپه ها بالا رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Trees were cut down and sawn into planks.
[ترجمه گوگل]درختان را قطع کردند و به صورت تخته اره کردند
[ترجمه ترگمان]درخت ها را کنده و اره کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The iron bard had been sawn ( clean ) through, and the prisoner had escaped.
[ترجمه گوگل]نوار آهنی اره شده بود (تمیز) و زندانی فرار کرده بود
[ترجمه ترگمان]بارد iron از میان آن ها اره شده بود و زندانی فرار کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ash (fraxinus spp. ) wood sawn or chipped lengthwise, sliced or peeled, whether or not planed, sanded or end-jointed, of a thickness exceeding 6 mm.
[ترجمه گوگل]خاکستر (fraxinus spp ) چوب اره شده یا بریده شده از طول، برش یا پوست کنده، اعم از تراشیده شده، سنباده کاری شده یا با اتصال انتهایی، با ضخامت بیش از 6 میلی متر
[ترجمه ترگمان]چوب Ash (fraxinus spp)از طول، برش یا پوست کنده شده، یا رنده و یا end شده یا jointed شده، ضخامت بیش از ۶ میلی متر، بریده شده یا بریده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sawn is the past participle of saw.

پیشنهاد کاربران

بپرس