sawmill

/ˈsɒˌmɪl//ˈsɔːmɪl/

معنی: کارخانه اره کشی، ماشین اره کشی، کارخانه چوب بری والوارسازی
معانی دیگر: (کارخانه یا کارگاه) چوب بری، کارخانه اره کشی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a building or plant in which lumber is cut into boards, planks, or the like.

جمله های نمونه

1. a sawmill
کارخانه ی چوب بری

2. I got a job at the sawmill.
[ترجمه گوگل]من در کارخانه چوب بری کار پیدا کردم
[ترجمه ترگمان]من توی کارگاه چوب بری کار دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For one shot, he zooms in over a sawmill, low enough to smell the fresh-cut lumber.
[ترجمه گوگل]برای یک عکس، او روی یک کارخانه چوب بری زوم می کند، به اندازه ای پایین که بوی چوب تازه بریده شده را استشمام کند
[ترجمه ترگمان]برای یک تیر، از کارگاه چوب بری عبور کرد، به حدی که بوی الوار تازه را استشمام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You can also see a working sawmill and collection of miners' lamps.
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید یک کارخانه چوب بری در حال کار و مجموعه ای از لامپ های معدنچی را ببینید
[ترجمه ترگمان]همچنین می توانید یک کارگاه چوب بری کاری و مجموعه ای از لامپ های معدنچیان را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One is owned by the sister of the sawmill owner who helped Koelz cut the work.
[ترجمه گوگل]یکی از آنها متعلق به خواهر صاحب کارخانه چوب بری است که به کولز کمک کرد تا کار را قطع کند
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها متعلق به صاحب کارگاه چوب بری بود که به Koelz کمک کرد تا کار را قطع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Raymond works in that sawmill.
[ترجمه گوگل]ریموند در آن کارخانه چوب بری کار می کند
[ترجمه ترگمان]ریموند در کارگاه چوب بری کار می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. See a 1930 s sawmill and exhibits on shipbuilding, watercraft restoration and marine engines.
[ترجمه گوگل]کارخانه چوب بری دهه 1930 و نمایشگاه هایی در مورد کشتی سازی، بازسازی کشتی های آبی و موتورهای دریایی را ببینید
[ترجمه ترگمان]به کارگاه چوب بری در دهه ۱۹۳۰ مراجعه کرده و در کشتی سازی، تعمیر کلک و موتورهای دریایی به نمایش درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sawmill type high speed crusher can crush untreated pulp, semi - treated pulp and treated pulp.
[ترجمه گوگل]سنگ شکن با سرعت بالا نوع کارخانه اره می تواند خمیرهای تصفیه نشده، خمیرهای نیمه تصفیه شده و خمیرهای تصفیه شده را خرد کند
[ترجمه ترگمان]Sawmill با سرعت بالا می تواند خمیر کاغذ خمیر را خرد کند و خمیر کاغذ را تیمار کرده و خمیر را درمان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There are many sawyers in that sawmill.
[ترجمه گوگل]در آن کارگاه اره کشی زیادی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]این کارگاه چوب بری زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The second film showed a sawmill scene in which a man accidentally cut off his fingers.
[ترجمه گوگل]فیلم دوم صحنه ای از کارخانه چوب بری را نشان می داد که در آن مردی به طور تصادفی انگشتان خود را قطع کرد
[ترجمه ترگمان]فیلم دوم، یک صحنه کارگاه چوب بری را نشان داد که مردی تصادفا دستش را قطع کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the field beyond, behind the sawmill, the German soldiers were doing their daily drills.
[ترجمه گوگل]در میدان آن طرف، پشت کارگاه چوب بری، سربازان آلمانی تمرینات روزانه خود را انجام می دادند
[ترجمه ترگمان]در میدان پشت کارگاه چوب بری، سربازان آلمانی تمرین های روزانه اش را انجام می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We produce sawmill equipment such as portable sawmill, vertical band saw, cut timber machinery, log splitter, woodworking circular saw and ancillary equipments.
[ترجمه گوگل]ما تجهیزات کارخانه چوب بری مانند کارخانه چوب بری قابل حمل، اره نواری عمودی، ماشین آلات چوب برش، جداکننده چوب، اره مدور نجاری و تجهیزات جانبی تولید می کنیم
[ترجمه ترگمان]تجهیزات چوب بری را تولید می کردیم، مانند کارگاه چوب بری قابل حمل، گروه عمودی دید، ماشین آلات چوبی، شکاف دهنده چوبی، saw چوبی، و تجهیزات جانبی را تولید کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sawmill: Wood becomes lumber and is stored here. Lumber is essential for buildings and ships.
[ترجمه گوگل]کارخانه چوب بری: چوب تبدیل به الوار می شود و در اینجا ذخیره می شود الوار برای ساختمان ها و کشتی ها ضروری است
[ترجمه ترگمان]Sawmill: چوب به چوب تبدیل می شود و در اینجا انبار می شود برای ساختمان ها و کشتی ها ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Among the sawmill customers are the chair factory and other users of cut lumber.
[ترجمه گوگل]در میان مشتریان کارخانه چوب بری می توان به کارخانه صندلی و سایر کاربران چوب بریده اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]در میان مشتریان کارگاه چوب بری، کارخانه صندلی و دیگر کاربران الوار بریده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کارخانه اره کشی (اسم)
sawmill

ماشین اره کشی (اسم)
sawmill

کارخانه چوب بری والوارسازی (اسم)
sawmill

انگلیسی به انگلیسی

• factory in which timber is sawed into planks and boards
a sawmill is a factory in which wood is sawn up into planks, using a power-driven saw.

پیشنهاد کاربران

بپرس