sawhorse

/ˈsɔːrhɔːrs//ˈsɔːhɔːs/

معنی: خرک
معانی دیگر: (نجاری) خرک، نیمکت زیر الوار اماده برای اره کشی، خرک اره کشی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a four-legged frame designed to support wood that is being sawed, usu. used in pairs.

جمله های نمونه

1. She rocked the table-the sawhorses wobbled.
[ترجمه گوگل]میز را تکان داد - اسب های اره تکان خوردند
[ترجمه ترگمان]او میز را تکان داد - the تکانی خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Those two sawhorse are real useful.
[ترجمه گوگل]آن دو اسب اره واقعا مفید هستند
[ترجمه ترگمان]آن دو sawhorse واقعا مفید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Also, you can use this jig if you are taking your posts down and placing them on sawhorses.
[ترجمه گوگل]همچنین، اگر پست های خود را پایین می آورید و آنها را روی اسب های اره قرار می دهید، می توانید از این جیگ استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]همچنین، اگر شما پست های خود را در نظر بگیرید و آن ها را در sawhorses قرار دهید، می توانید از این کار استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Learn how to attach the wooden sides on a sawhorse in this free educational video series.
[ترجمه گوگل]نحوه چسباندن کناره های چوبی روی اسب اره را در این مجموعه فیلم آموزشی رایگان بیاموزید
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید چگونه قسمت های چوبی را در این مجموعه بازی های رایگان آموزش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The children pretend not to know how to get on the sawhorse so the devil's wife demonstrates.
[ترجمه گوگل]بچه ها وانمود می کنند که نمی دانند چگونه سوار اسب اره شوند، بنابراین زن شیطان تظاهرات می کند
[ترجمه ترگمان]بچه ها وانمود می کنند که نمی داند چه گونه باید بر شیطان غلبه کند و زن شیطان هم آن را اثبات کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So the next day, he dictated a message that his mother wrote on a large poster-board. He signed it, stapled it to a sawhorse and put it in the front yard.
[ترجمه گوگل]بنابراین روز بعد، او پیامی را دیکته کرد که مادرش روی یک پوستر بزرگ نوشت او آن را امضا کرد، آن را به اسب اره ای منگنه کرد و در حیاط جلویی گذاشت
[ترجمه ترگمان]پس روز بعد، او پیامی را که مادرش روی یک تابلوی بزرگ پوستر نوشته بود دیکته کرد او آن را امضا کرد و آن را به یک sawhorse وصل کرد و آن را در حیاط جلویی گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خرک (اسم)
sawhorse

تخصصی

[عمران و معماری] اره دوسر

انگلیسی به انگلیسی

• four-legged support used to hold wood while sawing

پیشنهاد کاربران

{دامپزشکی و علوم دامی}
در حیوانات می تواند به معنای حالت "پا گشاده" یا "چهار پایه ای" باشد.
این حالت در هنگام بیماری کزاز بروز می کند.
اسب چوبی
علامتی که اسب در بیماری کزاز نشان می دهد
نوعی میز نجاری جهش برش چوب با اره . جهت ساخت خرجک نجاری مراجعه به ساخت padabzar. com

بپرس