save someone’s bacon

پیشنهاد کاربران

Save someone’s bacon ( idiom ) – meaning:
to help someone get out of a dangerous or difficult situation; rescue someone from danger or difficulty.
کمک کردن به کسی برای خروج از یک موقعیت خطرناک یا دشوار؛ نجات دادن کسی از خطر یا مشکل؛ به داد کسی رسیدن؛ منجی کسی شدن؛ به فریاد کسی رسیدن؛ فرشته نجات کسی شدن؛ نجات بخش کسی شدن؛ هوای کسی را داشتن؛ در آوردن کسی از مشکلات؛ رهانیدن کسی از خطر
...
[مشاهده متن کامل]

Example 1 👇
The quick - thinking lifeguard saved the swimmer's bacon.
نجات غریقِ تیزبین، فرشته نجات شناگر شد.
Example 2 👇
Your timely advice saved my bacon during the difficult meeting.
توصیه به موقع شما در آن جلسه دشوار، به فریادم رسید.
Example 3 👇
The technician arrived just in time and saved our bacon by fixing the computer server.
تکنسین درست به موقع رسید و با تعمیر سِروِرِ کامپیوتر، به دادمون رسید.