انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
جان خود را حفظ کردن
ببخشین اشتباه تایپی بود.
*معادل کُردی
منظورم بود.
*معادل کُردی
منظورم بود.
معادل ُردب ایناصطلاح میشه:
خوی سه ر فه راز کرد - خُیْ سَرْفَراز کْرْد -
خوی سه ر فه راز کرد - خُیْ سَرْفَراز کْرْد -
خود را از چیزی خطرناک یا ناخوشایند نجات دادن؛ رها کردن خود از شکست یا فاجعه؛ از بحران و مخمصه خود را در امان قرار دادن؛ خود را در برابر دردسر و گرفتاری محافظت کردن.
... [مشاهده متن کامل]
اون برای نجات خودش از مخمصه دست به هر کاری با هر کسی بخواد میزنه.
از اینکه پول نقد اضافی برام آوردی ممنونم. واقعاً از دردسر ( مخمصه یا بحران ) نجاتم دادی.
مایک: واقعا؟ فکر می کردم آدم راحتی هستم.
تریسی: من هم همینطور، اما نیستی. خیلی بزرگ و سخت حرف میزنی و بعد اینجوری مینویسی. معلوم نیست چه جور آدمی هستی؟
مایک: حدس می زنم هر دو باشم.
تریسی: نه - من معتقدم که تو برای محافظت از خودت در برابر خطرات احتمالی این پوسته ی ظاهری سخت رو به تن کردی.
مایک: واقعاً اینطور فکر می کنی؟
تریسی: بله. کمی در مورد اینجور چیزا می دونم.
مایک: جدّی؟
تریسی: خیلی زیاد.
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #داستان فیلادلفیا، # اثر فیلیپ بری
نجات دادن خود از خطر ، مشکل یا دردسر