sauciness

جمله های نمونه

1. I am sick of his sauciness.
[ترجمه گوگل]حالم از لجبازی او به هم می خورد
[ترجمه ترگمان]من از معاشرت او خسته شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective:To investigate the stability of kaki dehydrographollidi sauciness injection matched with18kinds of medicine most in use.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی پایداری تزریق سس کاکی دهیدروگرافولیدی که با 18 نوع دارویی که بیشترین استفاده را دارد، مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]هدف: تحقیق در مورد پایداری of dehydrographollidi sauciness با with۱۸kinds که بیش ترین کاربرد دارو را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It peeked out from under the rim of my dad's dressing-gown with a horrible sauciness.
[ترجمه گوگل]از زیر لبه لباس پدرم با حالتی وحشتناک بیرون می آمد
[ترجمه ترگمان]از زیر یقه لباس پوشیدن لباس پدرم بیرون را نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Catherine supped with her brother sister-in-law: Joseph I joined in an unsociable meal, seasoned with reproofs on one side sauciness on the other.
[ترجمه گوگل]کاترین با خواهر شوهرش شام خورد: ژوزف اول در یک غذای غیر اجتماعی شرکت کردم که از یک طرف مزاحم سرزنش بود
[ترجمه ترگمان]کاترین با خواهر شوهر خواهرش شام خورد و گفت: جوزف من در یک وعده اجتماعی با او شریک شدم و در یک طرف سر و کله یک طرف او را گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But don't notice it further: I wished to punish her sauciness, that's all.
[ترجمه گوگل]اما بیشتر از این به آن توجه نکنید: من می خواستم لجبازی او را مجازات کنم، همین
[ترجمه ترگمان]اما بیشتر توجه نکن: می خواستم او را به خاطر sauciness تنبیه کنم، همین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Catherine supped with her brother and sister-in-law: Joseph and I joined in an unsociable meal, seasoned with reproofs on one side and sauciness on the other.
[ترجمه گوگل]کاترین با برادر و خواهرشوهرش شام خورد: من و جوزف در یک غذای غیر اجتماعی شرکت کردیم که از یک طرف آن چاشنی سرزنش و از طرف دیگر سخاوت بود
[ترجمه ترگمان]کاترین با برادر و خواهر خود شام خورد، و من و جوزف هم در یک وعده ذا خوردیم و در یک طرف سر و کله آقای راشورث پیدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• boldness, insolence, disrespectfulness; liveliness, state of being in high spirits

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : sauce / sauciness
✅️ صفت ( adjective ) : saucy
✅️ قید ( adverb ) : saucily

بپرس