1. His writings teem with satyr and a neatness of style.
[ترجمه گوگل]نوشتههای او مملو از طنز و سبک آراستگی است
[ترجمه ترگمان]نوشته های او با ساتیر و لطافت سبک حکاکی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This seductive satyr is what you get when you cross a car and a computer.
[ترجمه گوگل]این ساتیر اغوا کننده همان چیزی است که هنگام عبور از ماشین و رایانه به دست می آورید
[ترجمه ترگمان]این satyr اغوا کننده چیزی است که وقتی از یک ماشین و یک کامپیوتر عبور می کنید برسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Under the tutorship of Silennus, the Satyr, he was introduced to all the secrets of nature and the culture of the wine.
[ترجمه گوگل]تحت تعلیم سیلنوس، ساتیر، او با تمام اسرار طبیعت و فرهنگ شراب آشنا شد
[ترجمه ترگمان]در سایه tutorship، مرد بزی، او به همه اسرار طبیعت و فرهنگ شراب آشنا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A satyr is half man and half goat in Greek and Roman mythology.
[ترجمه گوگل]ساتیر در اساطیر یونان و روم نیمی انسان و نیمی بز است
[ترجمه ترگمان]A نیمه انسانی و نیمه بز در اساطیر یونان و روم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There and then the satyr told the traveler to leave at once.
[ترجمه گوگل]آنجا و سپس ساتر به مسافر گفت که فوراً برو
[ترجمه ترگمان]آنجا و آن وقت مرد افسانه ای به مسافر گفت که بلافاصله برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Man and a Satyr having struck up an acquaintance, sat down together to eat.
[ترجمه گوگل]مردی و ساتیری که آشنا شدند، کنار هم نشستند تا غذا بخورند
[ترجمه ترگمان]مرد و مرد بزی با هم آشنا شدند و کنار هم نشستند تا غذا بخورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. One day an old satyr called Silenus came to King Midas' palace.
[ترجمه گوگل]روزی ساتیور پیری به نام سیلنوس به کاخ شاه میداس آمد
[ترجمه ترگمان]یک روز یک هیولای افسانه ای به نام Silenus به نام King Midas فرا خوانده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Mystified, a satyr wanted to know what he was doing.
[ترجمه گوگل]شهوانی متحیر شده می خواست بداند دارد چه می کند
[ترجمه ترگمان]هری که گیج شده بود می خواست بداند که دارد چه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I advised Spry to mount a SATYR operation, and demonstrated the device to him.
[ترجمه گوگل]من به اسپری توصیه کردم که یک عملیات SATYR را نصب کند و دستگاه را به او نشان دادم
[ترجمه ترگمان]من به spry توصیه کردم که یک عملیات satyr انجام دهد و دستگاه را به او نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I am not a satyr!
11. In the midst of their circle squatted a bronze satyr, whose round belly contained lamp-oil.
[ترجمه گوگل]در میان دایره آنها یک ساتیور برنزی چمباتمه زده بود که شکم گردش حاوی روغن چراغ بود
[ترجمه ترگمان]در میان حلقه آن ها یک غاز برنزی چمباتمه زده بودند که شکم گرد او شامل روغن چراغ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Triton roamed the shores raping anyone who took his fancy and earned himself the title Sea Satyr.
[ترجمه گوگل]تریتون در سواحل پرسه میزد و به هر کسی که علاقهاش را جلب میکرد و عنوان Satyr دریایی را برای خود به ارمغان میآورد تجاوز میکرد
[ترجمه ترگمان]Triton را از ساحل دور کرده بود و به هر کسی که فکرش را کرده بود تجاوز می کرد و خود را در دریای مدیترانه کسب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The silly girl had managed to get the baggy satyr on her track.
[ترجمه گوگل]دختر احمق توانسته بود ساتیور گشاد را در مسیر خود قرار دهد
[ترجمه ترگمان]آن دختر احمق موفق شده بود گل baggy را که در مسیرش قرار داشت گیر بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I knew that she hadn't intended to kill the baggy satyr.
[ترجمه گوگل]من می دانستم که او قصد کشتن ساتیور کثیف را نداشته است
[ترجمه ترگمان]می دانستم که قصد کشتن آن satyr گشاد و گشاد را نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید