sash

/ˈsæʃ//sæʃ/

معنی: کمربند، ارسی، حمایل نظامی و غیره، پنجره گلخانه، حمایل زدن، پنجره گذاردن
معانی دیگر: (از ریشه ی عربی) شال کمر، شال حمایل، حمایل، قاب پنجره یا در (که شیشه در آن قرار می گیرد)، پنجره ی شیشه دار، پنجره ی بالا و پایین رو، پنجره ی لغزنده، عمامه، قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میله های چوبی بین شیشه ها نیز میباشد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a band of cloth worn about the waist or over the shoulder.
مشابه: belt
اسم ( noun )
• : تعریف: the frame that holds the glass panes of windows or doors in place.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: sashes, sashing, sashed
• : تعریف: to install sashes or windows in or on.

جمله های نمونه

1. The sash, kimono, and other garments were made to fit a child.
[ترجمه گوگل]ارسی، کیمونو و سایر لباس‌ها به تناسب کودک ساخته می‌شدند
[ترجمه ترگمان]این کمربند، کیمونو و دیگری لباس های دیگری برای درست کردن یک بچه ساخته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Does this sash tie in front or at the back?
[ترجمه گوگل]این ارسی از جلو گره می خورد یا پشت؟
[ترجمه ترگمان]این کمربند in یا در پشتی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This sash ties in the front.
[ترجمه گوگل]این ارسی در جلو گره می خورد
[ترجمه ترگمان]این کمربند ایمنی در جلو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A gust of wind rattles the sash window and the draught makes Robyn shiver.
[ترجمه گوگل]وزش باد پنجره ارسی را به صدا در می آورد و پیش نویس باعث لرزیدن رابین می شود
[ترجمه ترگمان]یک تندباد از پنجره دور می شود و کوران هوا را به لرزه درمی آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was to hold on to the window sash while cleaning.
[ترجمه گوگل]او باید هنگام تمیز کردن به ارسی پنجره بچسبد
[ترجمه ترگمان]او مجبور بود تا در حال تمیز کردن پنجره پنجره را نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Five-foot sash cramps sort out the main frame; the brackets need special treatment.
[ترجمه گوگل]گرفتگی ارسی پنج فوتی قاب اصلی را مرتب می کند براکت ها نیاز به درمان خاصی دارند
[ترجمه ترگمان]یک کمربند پنج فوتی از کادر اصلی جدا می شود؛ پرانتز به درمان ویژه ای نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Attached to it was a sash cord, linked to a rope hanging down to the track.
[ترجمه گوگل]به آن یک طناب ارسی وصل شده بود که به طنابی که به مسیر آویزان بود متصل شده بود
[ترجمه ترگمان]به یک طناب وصل شده بود که به طنابی آویزان بود که به ریل آویزان شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was lit by a large sash window having sixteen panes.
[ترجمه گوگل]با یک پنجره ارسی بزرگ که شانزده شیشه داشت روشن می شد
[ترجمه ترگمان]از پنجره یک پنجره بزرگ که شانزده شیشه داشت روشن شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fine-slatted Venetian blinds show off the tall sash windows, which are too elegant to be obscured by curtains.
[ترجمه گوگل]پرده‌های ونیز با تیغه‌های ظریف، پنجره‌های ارسی بلند را به نمایش می‌گذارند که آنقدر زیبا هستند که با پرده‌ها پوشیده نمی‌شوند
[ترجمه ترگمان]پرده های ضخیم ونیز از پنجره های بلند بالا، که بیش از آن برای پنهان کردن پرده ها elegant، نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She stopped briefly, pulled her sash free and put it over her head, tucking her hair under it.
[ترجمه گوگل]او برای مدت کوتاهی ایستاد، ارسی خود را آزاد کرد و روی سرش گذاشت و موهایش را زیر آن فرو کرد
[ترجمه ترگمان]او مکث کرد، کمربندش را آزاد کرد و آن را روی سرش گذاشت و موهایش را زیر آن گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In essence these are sash cramps without the longitudinal bar.
[ترجمه گوگل]در اصل این گرفتگی های ارسی بدون نوار طولی هستند
[ترجمه ترگمان]در اصل اینها گرفتگی عضلات کمربند بدون نوار طولی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She loosed her sash, sending it snaking with a flick of her wrist so that Grimm jumped back a pace.
[ترجمه گوگل]ارسی خود را از دست داد و با تکان دادن مچ دستش آن را به شکلی مار فرستاد تا گریم با سرعت به عقب پرید
[ترجمه ترگمان]او کمربندش را باز کرد و مارپیچ را با تکان دادن مچش باز کرد تا گریم به سرعت از جا جست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Then unscrew all opening sash hinges of old windows.
[ترجمه گوگل]سپس تمام لولاهای بازشو پنجره های قدیمی را باز کنید
[ترجمه ترگمان]سپس باز شد و باز همه دره ای باز شده پنجره های کهنه را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One straight forward solution for sash windows is to allow minimum fullness in the curtains themselves and tie them back tightly during daytime.
[ترجمه گوگل]یک راه حل مستقیم برای پنجره های ارسی این است که پرده ها را به حداقل برسانید و در طول روز آنها را محکم ببندید
[ترجمه ترگمان]یک راه حل مستقیم به جلو برای پنجره ها این است که حداقل کامل بودن پرده ها را به حداقل می رساند و آن ها را در طول روز محکم می بندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کمربند (اسم)
zone, belt, girdle, seat belt, sash, cordon, waist, cincture, facia, fascia

ارسی (اسم)
sash

حمایل نظامی و غیره (اسم)
sash

پنجره گلخانه (اسم)
sash

حمایل زدن (فعل)
sash

پنجره گذاردن (فعل)
sash

تخصصی

[عمران و معماری] قاب شیشه خور - لنگه بازشوی پنجره

انگلیسی به انگلیسی

• frame which holds a pane of glass in a window or door
a sash is a long piece of cloth which people wear round their waist or over one shoulder, especially with formal or official clothes.

پیشنهاد کاربران

یک نوار یا بند پارچه ای که معمولاً از شانه تا کمر بسته می شود
sash
کمر بند
کمربند
History of the English Language - 1943

میان بند , نطاق