sarong

/səˈrɒŋ//səˈrɒŋ/

(در مالزی و کشورهای اطراف آن - پارچه ی رنگارنگ که مانند لنگ دور کمر خود می بندند - زنانه و مردانه) سارونگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a skirt made by wrapping cloth around the lower body and tucking it firmly at the waist, worn by men and women in Malaysia and certain Pacific islands.

جمله های نمونه

1. He fled wearing only a sarong and a tattered shirt.
[ترجمه گوگل]او فقط با یک سارافون و یک پیراهن پاره پاره فرار کرد
[ترجمه ترگمان]او فقط یک لباس sarong و یک پیراهن پاره پاره به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I wonder how I look in a sarong?
[ترجمه گوگل]من تعجب می کنم که چگونه در سارافون به نظر می رسم؟
[ترجمه ترگمان]نمی دانم در این لباس چه شکلی هستم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was wearing a sarong and several garlands of flowers.
[ترجمه گوگل]او یک سارافون و چندین حلقه گل به تن داشت
[ترجمه ترگمان]او لباس sarong و چند حلقه گل به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She wrapped it round herself, like a sarong, under her arms, and stepped out of the water.
[ترجمه گوگل]آن را مانند سارافون به دور خودش پیچید و زیر بغلش گرفت و از آب بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]او حلقه را دور خودش پیچید، درست مثل یک sarong، زیر بغلش و از آب بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He wore homemade sandals and a sarong that fell from his waist to his bony knees.
[ترجمه گوگل]صندل های خانگی و سارافونی که از کمرش تا زانوهای استخوانی اش افتاده بود به پا داشت
[ترجمه ترگمان]صندل های خونگی و یک sarong را که از کمر تا زانو افتاده بود پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Many, both women and men wear a sarong called longyi.
[ترجمه گوگل]بسیاری از زنان و مردان، سارافونی به نام لونگی می پوشند
[ترجمه ترگمان]بسیاری، هم زنان و هم مردان از sarong به نام longyi استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The sarong worn by people in southeast Asia looks like a skirt.
[ترجمه گوگل]سارافونی که مردم جنوب شرق آسیا می پوشند شبیه دامن است
[ترجمه ترگمان]sarong که توسط مردم جنوب شرقی آسیا می پوشند شبیه یک دامن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A cyclist, wearing a chequered-blue sarong and T-shirt, the attire of many village men, pulls up outside the hut.
[ترجمه گوگل]دوچرخه سواری با یک سارافون و تی شرت آبی شطرنجی که لباس بسیاری از مردان روستایی است، از کلبه بیرون می آید
[ترجمه ترگمان]یک دوچرخه سوار، با یک sarong آبی و تی شرت، لباس بسیاری از مردان روستا، بیرون کلبه جمع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. On the etiquette of sarong wearing: is it like Scotsman and their kilts on the issue of pants?
[ترجمه گوگل]در مورد آداب پوشیدن سارافون: آیا در مورد شلوار مانند اسکاتلندی و کتهای آنهاست؟
[ترجمه ترگمان]در مورد آداب و رسوم of که به تن دارند: مانند Scotsman اسکاتلندی و kilts در مورد مساله شلوار است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Learn how to draw a sarong skirt design with tips from a fashion expert in this free fashion design video.
[ترجمه گوگل]در این ویدیوی رایگان طراحی مد، نحوه کشیدن طرح دامن سارافون را با نکاتی از متخصص مد بیاموزید
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که چگونه یک طراحی دامن sarong را با نکاتی از یک متخصص مد در این فیلم طراحی مد آزاد رسم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The sarong worn by people in southeast asia looks like a skirt.
[ترجمه گوگل]سارافونی که مردم جنوب شرق آسیا می پوشند شبیه دامن است
[ترجمه ترگمان]sarong که توسط مردم در اسیای جنوب شرقی فرسوده شده، مثل یک دامن به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Then he dropped the parang to fumble in his sarong.
[ترجمه گوگل]سپس پارنگ را رها کرد تا در سارافونش بیفتد
[ترجمه ترگمان]بعد he را انداخت تا in را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She wears traditional dress: a white, high-necked blouse and a dark ankle-length sarong with an embroidered band around the hem.
[ترجمه گوگل]او لباس سنتی می پوشد: یک بلوز سفید و یقه بلند و یک سارافون تیره تا مچ پا با نوار دوزی دور لبه
[ترجمه ترگمان]لباس سنتی می پوشد: یک بلوز سفید، یقه بلند و یک مچ پای تیره رنگ با یک نوار گلدوزی شده در اطراف لبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Beckham, famed for his fashionable hairstyles, diamond stud earrings and for wearing a sarong on the beach, is a metrosexual style icon par excellence.
[ترجمه گوگل]بکهام که به خاطر مدل موی مد روز، گوشواره های میخی الماسی و پوشیدن سارافون در ساحل شهرت دارد، یک نماد سبک متروسکسوال است
[ترجمه ترگمان]بکهام، که مشهور به موهای مدل موی مد، گوشواره الماس و لباس پوشیدن در ساحل معروف است، یک نماد سبک metrosexual برای برتری با این سبک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• skirt made from a piece of fabric wrapped around the body and fastened at the waist (worn by men and women in malaysia and other pacific islands)

پیشنهاد کاربران

بپرس