sarin


(گاز بسیار سمی و عصب کش به فرمول c4h10fpo) سارین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a highly toxic nerve gas that attacks the central nervous system, causing convulsions and death.

جمله های نمونه

1. Hay says that Sarin would normally degrade in an open environment in a matter of hours.
[ترجمه گوگل]هی می گوید که سارین به طور معمول در یک محیط باز در عرض چند ساعت تخریب می شود
[ترجمه ترگمان]هی می گوید که Sarin به طور طبیعی در یک محیط باز در عرض چند ساعت تنزل خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Sarin is one of most terror-stricken chemical toxicants now.
[ترجمه گوگل]سارین یکی از ترسناک ترین مواد سمی شیمیایی در حال حاضر است
[ترجمه ترگمان]The یکی از most مواد شیمیایی وحشت زده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Prof. Sarin: Bleeding from gastric varices is a major cause of death in portal hypertension.
[ترجمه گوگل]پروفسور سارین: خونریزی از واریس معده یکی از دلایل اصلی مرگ و میر در پرفشاری خون پورتال است
[ترجمه ترگمان]پروفسور Sarin: خونریزی از varices gastric علت اصلی مرگ در فشار خون پورتال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That attack, which used a nerve-gas called sarin, killed 12 people and severely injured another 50.
[ترجمه گوگل]در این حمله که از گاز اعصاب به نام سارین استفاده شد، 12 نفر کشته و 50 نفر دیگر به شدت مجروح شدند
[ترجمه ترگمان]این حمله که از گاز اعصاب سارین به نام سارین استفاده کرد، منجر به مرگ ۱۲ تن و زخمی شدن شدید ۵۰ تن دیگر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Prof. Sarin: Sclerotherapy can lead to worsening of portal hypertensive gastropathy because the major drainage vessel is blocked.
[ترجمه گوگل]پروفسور سارین: اسکلروتراپی می تواند منجر به بدتر شدن گاستروپاتی پرفشاری خون پورتال شود، زیرا رگ اصلی زهکشی مسدود شده است
[ترجمه ترگمان]پروفسور Sarin: Sclerotherapy می تواند منجر به بدتر شدن پورتال های فشار خون با فشار خون شود، چرا که مجرای اصلی زه کشی مسدود شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. VX, Sarin and other nerve agents kill by disrupting the instructions between the brain and the central nervous system.
[ترجمه گوگل]VX، سارین و سایر عوامل عصبی با برهم زدن دستورات بین مغز و سیستم عصبی مرکزی، باعث مرگ می شوند
[ترجمه ترگمان]VX، Sarin و دیگر عوامل عصبی با اختلال در دستورها بین مغز و سیستم عصبی مرکزی کشته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ashish Sarin has over 8 years of experience in developing / designing Java based web applications.
[ترجمه گوگل]آشیش سارین بیش از 8 سال تجربه در توسعه / طراحی برنامه های کاربردی وب مبتنی بر جاوا دارد
[ترجمه ترگمان]Ashish Sarin بیش از ۸ سال سابقه در توسعه \/ طراحی برنامه های کاربردی وب مبتنی بر جاوا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nerve agents such as Sarin, Tabun and Soman are parts of organic phosphorus esters to which organophosphorus pesticide belong.
[ترجمه گوگل]عوامل عصبی مانند سارین، تابون و سومان بخشی از استرهای فسفر آلی هستند که آفت‌کش‌های آلی فسفر به آن‌ها تعلق دارند
[ترجمه ترگمان]عامل های عصبی مثل Sarin، Tabun و soman قسمت هایی از فسفر آلی هستند که organophosphorus آفت کش به آن تعلق دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was the world's first major chemical attack using sarin, a nerve attacks the respiratory system.
[ترجمه گوگل]این اولین حمله شیمیایی بزرگ در جهان با استفاده از سارین بود، عصبی که به سیستم تنفسی حمله می کند
[ترجمه ترگمان]این نخستین حمله شیمیایی بزرگ در جهان با استفاده از سارین، حمله عصبی به سیستم تنفسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was the world's first major chemical attack using sarin, a nerve agent which attacks the respiratory system .
[ترجمه گوگل]این اولین حمله شیمیایی بزرگ در جهان با استفاده از سارین، عامل عصبی است که به سیستم تنفسی حمله می کند
[ترجمه ترگمان]این نخستین حمله شیمیایی بزرگ با استفاده از سارین، یک عامل عصبی است که به سیستم تنفسی حمله می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this paper, the THz and infrared spectrum of Phosgen and Lewisite and Sarin are calculated by the Gaussian theory.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، THz و طیف مادون قرمز فسژن و لوئیسیت و سارین توسط نظریه گاوس محاسبه شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله طیف فروسرخ و طیف فروسرخ of و Lewisite توسط تئوری گاوسی محاسبه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The results indicated that the inhibitory effect of Soman on the medullary respiratory centre was much stronger than that of Sarin, while VX was the weakest of three inhibitors.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که اثر مهاری Soman بر مرکز تنفسی مدولاری بسیار قوی‌تر از سارین بود، در حالی که VX ضعیف‌ترین در بین سه مهارکننده بود
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که اثر مهاری of بر روی مرکز تنفسی medullary بسیار قوی تر از that بود در حالی که VX ضعیف ترین سه مهار کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When it was over, more than 000 people had been poisoned by sarin nerve gas, 12 died.
[ترجمه گوگل]وقتی تمام شد، بیش از 000 نفر با گاز اعصاب سارین مسموم شدند، 12 نفر جان باختند
[ترجمه ترگمان]وقتی که بیش از ۱۰۰۰ نفر با گاز عصبی سم مسموم شده بودند، ۱۲ نفر مردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As an inhibitor of the nervous system enzyme acetylcholinesterase, sarin can cause convulsions, stoppage of breathing and death.
[ترجمه گوگل]سارین به عنوان یک مهار کننده آنزیم استیل کولین استراز سیستم عصبی می تواند باعث تشنج، توقف تنفس و مرگ شود
[ترجمه ترگمان]سارین به عنوان مهار کننده آنزیم عصبی سیستم عصبی می تواند موجب تشنج، توقف تنفس و مرگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس