saree


sari ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است برپارچه ای که بدور بدن می پیچند

جمله های نمونه

1. With the saree sunlight on our forehead and hair.
[ترجمه گوگل]با نور آفتاب ساری بر پیشانی و موهایمان
[ترجمه ترگمان]با نور خورشید که بر پیشانی و موی ما قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In 1985 the numwind upr remained the saree.
[ترجمه گوگل]در سال 1985 numwind upr به عنوان ساری باقی ماند
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۵ the upr the باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Susan worked with Smith in the saree office. She esteemed him for the reason that man quickly after her own heart.
[ترجمه گوگل]سوزان با اسمیت در دفتر ساری کار می کرد او را به این دلیل گرامی داشت که مرد به سرعت به دنبال قلب خود بود
[ترجمه ترگمان]سوزان با اسمیت در دفتر saree کار می کرد به این دلیل او را به خاطر این که مرد به سرعت از قلب خود بیرون می کشید به او احترام می گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In 200 the Group President Saree Tangsirisaree had this photo taken with Canada's Minister of Citizenship and Imigration, the Honourable Judy Sgro at a dinner party.
[ترجمه گوگل]در سال 200، Saree Tangsirisaree، رئیس گروه، این عکس را با وزیر شهروندی و مهاجرت کانادا، جودی اسگرو در یک مهمانی شام گرفت
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰، saree Tangsirisaree، رئیس گروه، این عکس را با وزیر شهروند کانادا و imigration، سرکار علیه جودی Sgro در مهمانی شام گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Group President Saree Tangsirisaree had a photo taken with Canada's Current Chinese Ambassador, Mr. Joseph Caron.
[ترجمه گوگل]رئیس گروه Saree Tangsirisaree عکسی با سفیر فعلی چین، آقای جوزف کارون، گرفته است
[ترجمه ترگمان]The Tangsirisaree، رئیس این گروه، عکسی را با سفیر فعلی چین، آقای جوزف کارون، گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She wore the saree dress thaudio-videoailable at she wore audio-videoailable at Mary's wedding.
[ترجمه گوگل]او در مراسم عروسی مریم لباس ساری پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]لباس saree را پوشیده بود - videoailable at در عروسی مری videoailable به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The saree lethargy; I are frightened; charingternating currentterizes the use of our fingternating currentulties and senses.
[ترجمه گوگل]بی حالی ساری؛ من می ترسم؛ جريان متناوب، استفاده از جريانات و حواس ما را به هم متصل مي كند
[ترجمه ترگمان]lethargy saree، وحشت زده؛ charingternating را از currentulties و عقل و شعور ما use
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To give the saree as pillow to thy head.
[ترجمه گوگل]تا ساری را به عنوان بالش به سرت بدهم
[ترجمه ترگمان]برای اینکه بالش را مانند بالش به سر تو بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Methods the particular saree functions of procedure-oriented prograreming.
[ترجمه گوگل]روشها توابع خاص ساری برنامه نویسی رویه محور
[ترجمه ترگمان]روش های خاص saree خاص of رویه محور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An hour is the saree.
[ترجمه گوگل]یک ساعت ساری است
[ترجمه ترگمان] یه ساعت \"saree\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The most common costume worn by Indian women is the national dress called a Saree.
[ترجمه گوگل]رایج ترین لباسی که زنان هندی می پوشند، لباس ملی به نام ساری است
[ترجمه ترگمان]رایج ترین لباسی که توسط زنان هندی به تن می شود، لباس ملی به نام a است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We used computer softwshould be generhcommerciing a graph of what a mhcommerciingriing under the saree conditions would give under X-ray testing. . . if it contained Silicon. . . and then if it did not.
[ترجمه گوگل]ما از نرم‌افزار رایانه‌ای استفاده کردیم که باید نموداری از آنچه که یک mhcommerciingriing تحت شرایط ساری تحت آزمایش اشعه ایکس ارائه می‌دهد، ارائه دهد اگر حاوی سیلیکون باشد و سپس اگر نشد
[ترجمه ترگمان]ما از softwshould کامپیوتری به عنوان نموداری از چیزی که تحت شرایط saree تحت آزمایش اشعه ایکس قرار داشت استفاده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sari, traditional dress worn by hindu women (comprised of a long piece of fabric that is wrapped around the body)

پیشنهاد کاربران

بپرس