1. a sardonic smile
لبخند تلخ و تمسخرآمیز
2. "Really?" she said, raising a sardonic eyebrow.
[ترجمه گوگل]"واقعا؟" او در حالی که ابرویی طعنه آمیز بالا انداخت گفت
[ترجمه ترگمان]واقعا؟ او یکی از ابروهایش را بالا برد و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She raised a sardonic brow.
4. He looked at her with sardonic amusement.
[ترجمه گوگل]با سرگرمی طعنه آمیزی به او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]با خنده تمسخرآمیزی به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She gave him a sardonic smile.
6. The scar gave his face a mocking, sardonic cast except when he smiled.
[ترجمه گوگل]جای زخم به صورت او به جز زمانی که لبخند می زد، قالبی تمسخرآمیز و طعنه آمیز به چهره او می بخشید
[ترجمه ترگمان]جای زخم صورتش را مسخره کرد، فقط موقعی که لبخند زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He raised a sardonic eyebrow as she sat down opposite him and started to eat.
[ترجمه گوگل]در حالی که او روبروی او نشست و شروع به خوردن کرد، ابروی طعنه آمیزی را بالا انداخت
[ترجمه ترگمان]او یکی از ابروهایش را بالا برد و در مقابل او نشست و شروع به خوردن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He gave a slight sardonic grunt, remembering how excited he had been in that railway carriage on his way to Carewscourt.
[ترجمه گوگل]او به یاد آورد که در واگن راهآهن در راه کروسکورت چقدر هیجانزده بود
[ترجمه ترگمان]او در حالی که به یاد می آورد که در قطار راه آهن در راه to چه هیجانی داشته است، غرولند تمسخرآمیزی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Moreover, her sardonic tone, though justified in the text, sounded more annoying than engaging.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، لحن طعنه آمیز او، اگرچه در متن موجه بود، بیشتر آزاردهنده به نظر می رسید تا جذاب
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، لحن طعنه آمیز او، که در متن توجیه می شد، بیشتر آزاردهنده بود تا درگیر شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He gave a brief, sardonic laugh.
[ترجمه گوگل]او خنده ای کوتاه و غم انگیز کرد
[ترجمه ترگمان]او خنده ای کوتاه و تمسخرآمیزی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He looked at her with sardonic amusement which deepened when she quickly looked away.
[ترجمه گوگل]او با سرگرمی طعنه آمیزی به او نگاه کرد که وقتی او به سرعت به او نگاه کرد عمیق تر شد
[ترجمه ترگمان]با خنده تمسخرآمیزی به او نگاه کرد که وقتی به سرعت نگاه می کرد عمیق تر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Was the old sardonic Lexandro reasserting himself during this lull of relaxation?
[ترجمه گوگل]آیا لکساندرو کهنسال ساردونیک در طول این آرامش آرامش خود را دوباره نشان می داد؟
[ترجمه ترگمان]آیا در این میان آرامش و آرامش و آرامش و آرامش و آرامش از خود بی خود شده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Do they really physically raise a sardonic eyebrow, and make a long face, or only metaphorically?
[ترجمه گوگل]آیا آنها واقعاً از نظر فیزیکی یک ابروی طعنه آمیز بالا می برند و چهره ای بلند می سازند یا فقط به صورت استعاری؟
[ترجمه ترگمان]آیا واقعا به صورت فیزیکی یک ابرویش را بالا می برند، و یا فقط به طور استعاری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He was full of sardonic humour.
15. He paused to see the effect of this sardonic bit of commentary.
[ترجمه گوگل]مکثی کرد تا تأثیر این تفسیر طعنه آمیز را ببیند
[ترجمه ترگمان]مکث کرد تا تاثیر این تفسیر طعنه آمیز را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید