1. Sarcoidosis with intestinal involvement is the main differential diagnosis in our patient.
[ترجمه گوگل]سارکوئیدوز با درگیری روده تشخیص افتراقی اصلی در بیمار ما است
[ترجمه ترگمان]تشخیص بیماری با دخالت روده، تشخیص افتراقی اصلی در بیمار ماست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Sarcoidosis may go away without any treatment.
[ترجمه گوگل]سارکوئیدوز ممکن است بدون هیچ درمانی از بین برود
[ترجمه ترگمان]سارکوئیدوز شاید بدون هیچ درمانی از اینجا بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Sarcoidosis also can produce serious ill effects in the heart, eyes and nervous system.
[ترجمه گوگل]سارکوئیدوز همچنین می تواند عوارض جدی در قلب، چشم ها و سیستم عصبی ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]Sarcoidosis همچنین می تواند اثرات بدی در قلب، چشم ها و سیستم عصبی تولید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Diagnosis: Sarcoidosis, mild, with perilymphatic nodules.
[ترجمه گوگل]تشخیص: سارکوئیدوز، خفیف، همراه با گره های پری لنفاتیک
[ترجمه ترگمان]تشخیص: سارکوئیدوز، ملایم، با باد perilymphatic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Conclusion Clinical manifestations of patients with sarcoidosis of the nervous system are varied.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری تظاهرات بالینی بیماران مبتلا به سارکوئیدوز سیستم عصبی متفاوت است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری اشکال بالینی بیماران با sarcoidosis از سیستم عصبی متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In sarcoidosis, nodular interlobular septal thickening reflects the presence of interstitial granulomas.
[ترجمه گوگل]در سارکوئیدوز، ضخیم شدن سپتوم بین لوبولار گرهی نشان دهنده وجود گرانولوم های بینابینی است
[ترجمه ترگمان]در sarcoidosis، nodular interlobular septal، حضور of میانی را منعکس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It may also be seen in tuberculosis, sarcoidosis, histoplasmosis, coccidioidomycosis, blastomycosis, ulcerative colitis, and with use of some medications.
[ترجمه گوگل]همچنین ممکن است در سل، سارکوئیدوز، هیستوپلاسموز، کوکسیدیوئیدومیکوز، بلاستومایکوز، کولیت اولسراتیو و با استفاده از برخی داروها دیده شود
[ترجمه ترگمان]همچنین ممکن است در بیماری سل، sarcoidosis، histoplasmosis، coccidioidomycosis، blastomycosis، ulcerative colitis و استفاده از برخی داروها مشاهده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Objective To analyze chest sarcoidosis on X - ray film.
[ترجمه گوگل]هدف آنالیز سارکوئیدوز قفسه سینه بر روی فیلم اشعه ایکس
[ترجمه ترگمان]هدف برای تجزیه و تحلیل تنظیمات سینه در فیلم اشعه ایکس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Subpleural nodules are also typical of sarcoidosis.
[ترجمه گوگل]ندول های ساب پلورال نیز نمونه ای از سارکوئیدوز هستند
[ترجمه ترگمان]گره های Subpleural نیز نوعی از sarcoidosis هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In sarcoidosis there are noncaseating granulomas.
[ترجمه گوگل]در سارکوئیدوز گرانولوم های غیر کازئیتوز وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در sarcoidosis بیماری noncaseating وجود داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Sarcoidosis of nasal ala and lower lip.
[ترجمه گوگل]سارکوئیدوز آلا بینی و لب پایین
[ترجمه ترگمان]Sarcoidosis بینی و لب زیرین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This appearance is typical of sarcoidosis.
[ترجمه گوگل]این ظاهر نمونه ای از سارکوئیدوز است
[ترجمه ترگمان]این ظاهر شبیه sarcoidosis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Infiltrative myocardial diseases, including amyloidosis, hemochromatosis, and sarcoidosis, may be associated with atrioventricular block.
[ترجمه گوگل]بیماری های انفیلتراتیو میوکارد، از جمله آمیلوئیدوز، هموکروماتوز و سارکوئیدوز ممکن است با بلوک دهلیزی همراه باشد
[ترجمه ترگمان]بیماری های قلبی عروقی از جمله amyloidosis، hemochromatosis و sarcoidosis ممکن است با بلوک دهلیزی - بطنی مرتبط باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In patients with sarcoidosis, septal fibrosis can predominate if septal granulomas were active phase of disease.
[ترجمه گوگل]در بیماران مبتلا به سارکوئیدوز، اگر گرانولوم های سپتوم فاز فعال بیماری باشند، فیبروز سپتوم می تواند غالب باشد
[ترجمه ترگمان]در بیماران مبتلا به sarcoidosis، septal fibrosis می تواند در صورتی که septal granulomas فاز فعال بیماری باشند، به برتری برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Hepatic granulomas most commonly due to sarcoidosis and tuberculosis.
[ترجمه گوگل]گرانولوم های کبدی بیشتر به دلیل سارکوئیدوز و سل ایجاد می شوند
[ترجمه ترگمان]hepatic granulomas عمدتا به خاطر سل و سل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید