صفت ( adjective )
• (1) تعریف: of, resembling, or consisting of sapphire.
• (2) تعریف: having the color of sapphire.
اسم ( noun )
• : تعریف: a silicate of magnesium and aluminum having a bluish green color.
sapphirine
معنی: یاقوتی رنگ، ساخته شده از یاقوت کبود
معانی دیگر: یاقوت مانند، یاقوتی، رجوع شود به: spinel
بررسی کلمه
جمله های نمونه
1. Perfect match line to still one sets the elegance that has strange color sapphirine and diamond likewise eardrop of 3 valve type.
[ترجمه گوگل]خط تطبیق کامل به یک ظرافت که دارای رنگ عجیب یاقوت کبود و الماس است و همچنین قطره گوش از نوع 3 سوپاپ
[ترجمه ترگمان]خط تطابق کامل با این که هنوز هم یکی از elegance که رنگ عجیب sapphirine و الماس را دارد به همین ترتیب eardrop از نوع سوپاپ می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خط تطابق کامل با این که هنوز هم یکی از elegance که رنگ عجیب sapphirine و الماس را دارد به همین ترتیب eardrop از نوع سوپاپ می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Hopeful, ablaze in tonal the beauty that revealed Moroccan ceramic tile and mosaic, sapphirine color, blue-black with light green color innovation goes a kind of unusual elegant combination.
[ترجمه گوگل]امیدوار کننده، شعله ور در تن زیبایی که کاشی و موزاییک مراکشی را نشان داد، رنگ یاقوت کبود، آبی-مشکی با رنگ سبز روشن نوآوری به نوعی ترکیب ظریف غیر معمول می دهد
[ترجمه ترگمان]امیدوار، به خاطر رنگ the که کاشی و موزاییک سرامیک مراکش را آشکار ساخت، رنگ sapphirine، رنگ آبی - سیاه با نوآوری رنگ سبز سبک، نوعی ترکیب ظریف غیر معمول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]امیدوار، به خاطر رنگ the که کاشی و موزاییک سرامیک مراکش را آشکار ساخت، رنگ sapphirine، رنگ آبی - سیاه با نوآوری رنگ سبز سبک، نوعی ترکیب ظریف غیر معمول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Lapidary kind crystal, agate, halcyon, jasper, diamond, ruby and sapphirine are waited a moment.
[ترجمه گوگل]کریستال نوع لاپیداری، عقیق، هالسیون، جاسپر، الماس، یاقوت سرخ و یاقوت کبود لحظه ای منتظر می مانند
[ترجمه ترگمان]یک کریستال kind، agate، halcyon، jasper، الماس، الماس و sapphirine یک لحظه منتظر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک کریستال kind، agate، halcyon، jasper، الماس، الماس و sapphirine یک لحظه منتظر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Pass through watchcase lateral window of face of looking glass of sapphirine crystal, the machine core clarity of wonderful artical excelling nature is visible.
[ترجمه گوگل]از پنجره جانبی قاب ساعت از شیشه‌ای از کریستال یاقوت کبود عبور کنید، وضوح هسته دستگاه با طبیعت فوق‌العاده هنری قابل مشاهده است
[ترجمه ترگمان]پس از گذشتن از یک پنجره کوچک روبروی شیشه کریستال sapphirine، شفافیت هسته ماشین و طبیعت بی نظیر artical قابل مشاهده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از گذشتن از یک پنجره کوچک روبروی شیشه کریستال sapphirine، شفافیت هسته ماشین و طبیعت بی نظیر artical قابل مشاهده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It can therefore, be deduced that the protolith from which sapphirine was derived is not necessarily magnesiorich pelite.
[ترجمه گوگل]بنابراین، می توان استنباط کرد که سنگ اولیه ای که یاقوت کبود از آن مشتق شده است، لزوما پلیت magnesiorich نیست
[ترجمه ترگمان]بنابراین می توان نتیجه گرفت که protolith که از آن مشتق شده است لزوما \"magnesiorich pelite\" نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین می توان نتیجه گرفت که protolith که از آن مشتق شده است لزوما \"magnesiorich pelite\" نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The rock composition is an important but not the only critical factor for the occurrence of sapphirine.
[ترجمه گوگل]ترکیب سنگ یک عامل مهم اما نه تنها عامل حیاتی برای وقوع یاقوت کبود است
[ترجمه ترگمان]ترکیب سنگ یک عامل مهم اما نه تنها عامل مهم برای وقوع sapphirine است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ترکیب سنگ یک عامل مهم اما نه تنها عامل مهم برای وقوع sapphirine است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
یاقوتی رنگ (صفت)
sapphirine
ساخته شده از یاقوت کبود (صفت)
sapphirine
تخصصی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید