sapiential

/ˌseɪpiːˈenʃəl//ˌseɪpɪˈenʃəl/

معنی: عاقل
معانی دیگر: خردمند، حکمتی، کتابهای حکمتی عتیق

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: having or offering wisdom.

جمله های نمونه

1. Awe is a sapiential strategy of human beings to survive on the world, and it is a virtue.
[ترجمه گوگل]هیبت یک راهبرد خردمندانه انسان برای زنده ماندن در جهان است و این یک فضیلت است
[ترجمه ترگمان]Awe یک استراتژی sapiential برای انسان ها است که در جهان زنده می مانند و این یک فضیلت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. No sapiential mind, as no candlelit lantern.
[ترجمه گوگل]بدون ذهن خردمند، مانند هیچ فانوس شمعی
[ترجمه ترگمان]نه ذهن sapiential، نه نور شمع روشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His profound thought which contains the sapiential concept of Zen is the core of outstanding artistic thought in the Qing dynasty.
[ترجمه گوگل]اندیشه عمیق او که حاوی مفهوم خردمندانه ذن است، هسته اصلی اندیشه هنری برجسته در سلسله چینگ است
[ترجمه ترگمان]تفکر ژرف او که شامل مفهوم sapiential از ذن است هسته تفکر هنری برجسته در سلسله کینگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Every party earnestly expects to hear the sapiential voices and the power of conquer the crisis.
[ترجمه گوگل]هر حزبی با جدیت انتظار شنیدن صداهای خردمندانه و قدرت غلبه بر بحران را دارد
[ترجمه ترگمان]همه طرفین با جدیت انتظار دارند که صدای sapiential و قدرت غلبه بر بحران را بشنوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Invent and create the crystal being human being sapiential, and the advancement of society they have been driven developing.
[ترجمه گوگل]اختراع و خلق کریستال انسان خردمند، و پیشرفت جامعه آنها رانده شده است در حال توسعه
[ترجمه ترگمان]Invent و ایجاد بلور در حال توسعه انسانی، و پیشرفت جامعه در حال توسعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mianyang is a sapiential city and a new scenic site in Sichuan province.
[ترجمه گوگل]میانیانگ یک شهر هوشمند و یک مکان دیدنی جدید در استان سیچوان است
[ترجمه ترگمان]Mianyang یک شهر sapiential و یک منطقه خوش منظره و زیبا در استان سیچوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But, in the world unique being able to change destiny of humanity's still is to have sapiential human being.
[ترجمه گوگل]اما، در جهان منحصر به فرد قادر به تغییر سرنوشت بشریت هنوز هم داشتن انسان خردمند است
[ترجمه ترگمان]اما در دنیایی که به تنهایی قادر به تغییر سرنوشت بشریت است، هنوز هم انسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Everyone there feel very happy and keep practise to be a Buddha, the most sapiential person.
[ترجمه گوگل]همه در آنجا احساس خوشحالی می‌کنند و تمرین می‌کنند که بودا، خردمندترین فرد باشند
[ترجمه ترگمان]هر کسی که در آنجا احساس خوشحالی می کند و تمرین می کند، یک بودا، the فرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We hope any individuals or groups who can reach this probability may contact us and we hope that you are sapiential, efficient and finally safe to us.
[ترجمه گوگل]امیدواریم هر فرد یا گروهی که می تواند به این احتمال برسد با ما تماس بگیرد و امیدواریم که شما عاقل، کارآمد و در نهایت برای ما ایمن باشید
[ترجمه ترگمان]امیدواریم که افراد یا گروه هایی که بتوانند به این احتمال دسترسی داشته باشند با ما تماس بگیرند و ما امیدواریم که شما sapiential، کارآمد و در نهایت ایمن به ما باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This program has special angle of view and original idea to focus on those people who are sapiential, creative, or have uncommon characters.
[ترجمه گوگل]این برنامه دارای زاویه دید ویژه و ایده اصلی برای تمرکز بر افرادی است که خردمند، خلاق یا دارای شخصیت های غیر معمول هستند
[ترجمه ترگمان]این برنامه دارای زاویه دید خاصی از دیدگاه و ایده اصلی است تا بر روی افرادی تمرکز کند که sapiential، خلاق یا غیر معمول هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Book is my hand-in-hand friend, she and I are together all along, and she loyally strings along with me and gives me ideaistic edification and a sapiential key.
[ترجمه گوگل]کتاب دوست دست در دست من است، من و او در تمام مدت با هم هستیم، و او وفادارانه با من همراه است و به من تعالی ایده‌آمیز و کلیدی خردمندانه می‌دهد
[ترجمه ترگمان]کتاب دست من است - در دست من، او و من تمام مدت با هم هستیم، و او به من وفادار است و به من یک رشته اخلاق و یک کلید sapiential می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. So they will try their best to think this problem and they will have the sapiential thought.
[ترجمه گوگل]بنابراین آنها تمام تلاش خود را می کنند تا به این مشکل فکر کنند و فکر خردمندانه خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]بنابراین آن ها نهایت تلاش خود را برای فکر کردن به این مشکل خواهند کرد و این مشکلات را خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Being in a good habit, then you'll enjoy a sapiential life.
[ترجمه گوگل]با داشتن یک عادت خوب، از یک زندگی خردمندانه لذت خواهید برد
[ترجمه ترگمان]چون عادت خوبی است، پس از یک زندگی sapiential لذت خواهید برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عاقل (صفت)
wise, sage, sober, witty, gash, canny, oracular, sapiential

انگلیسی به انگلیسی

• wise, having wisdom; characterized by wisdom; providing wisdom

پیشنهاد کاربران

بپرس