sanitization

جمله های نمونه

1. FBML uses sanitization tags to enforce site standards both internally and on developers' applications created for the site.
[ترجمه گوگل]FBML از برچسب های پاکسازی برای اعمال استانداردهای سایت هم در داخل و هم در برنامه های توسعه دهندگان ایجاد شده برای سایت استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]FBML از برچسب های sanitization استفاده می کند تا استانداردهای سایت را در داخل و هم در برنامه های توسعه دهندگان ایجاد کند که برای این سایت ایجاد شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In either case, input value validation and sanitization are the key to preventing XSS attacks.
[ترجمه MSA] هر دو حالت، قرار دادن مقدار ارزش سنجی و پاکسازی، کلید های جلو گیری از حملات XSS هستند
|
[ترجمه گوگل]در هر صورت، اعتبارسنجی ارزش ورودی و پاکسازی کلید جلوگیری از حملات XSS هستند
[ترجمه ترگمان]در هر دو مورد، اعتبار ورودی اعتبار و sanitization کلید جلوگیری از حملات XSS هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The patent pending sanitization cartridge makes sanitization minimal with no manual handling of any chemicals.
[ترجمه گوگل]کارتریج ضدعفونی در انتظار ثبت اختراع، بدون دست زدن به هیچ گونه مواد شیمیایی، پاکسازی را به حداقل می رساند
[ترجمه ترگمان]حق ثبت کارتریج pending pending sanitization را با هیچ جابجایی دستی مواد شیمیایی به حداقل می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This extremely strict input sanitization policy is part of what makes an Agavi application so secure.
[ترجمه گوگل]این خط مشی بسیار دقیق پاکسازی ورودی بخشی از چیزی است که یک برنامه Agavi را ایمن می کند
[ترجمه ترگمان]این سیاست sanitization ورودی بسیار دقیق بخشی از آن چیزی است که یک برنامه Agavi را بسیار امن می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sanitization " means both medical measures, including isolation, check-up detention and on-site clinical check-up; and" sanitary measures" including disinfection, deratization, and deinsectization.
[ترجمه گوگل]منظور از عفونی‌سازی، هم اقدامات پزشکی، از جمله ایزوله‌سازی، نگهداری معاینه و معاینه بالینی در محل است؛ و هم «اقدامات بهداشتی» شامل گندزدایی، پوست‌زدایی و حشره‌زدایی
[ترجمه ترگمان]sanitization \"به معنای هر دو اقدام پزشکی از جمله جداسازی، بازداشت و بررسی بالینی در محل؛ و\" تدابیر بهداشتی \" از جمله ضد عفونی کردن، deratization و deinsectization است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Total bacteria, as a target for extent of contamination in food, is very important in sanitization.
[ترجمه گوگل]کل باکتری به عنوان یک هدف برای میزان آلودگی در مواد غذایی، در پاکسازی بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]کل باکتری ها، به عنوان هدف میزان آلودگی در غذا، در sanitization بسیار مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Article 9: Party A is responsible for the maintenance of environment and sanitization in the industrial park, safeguard, facilities of water, power outside, etc.
[ترجمه گوگل]ماده 9: طرف الف مسئول حفظ محیط زیست و سالم سازی شهرک صنعتی، حفاظت، تأسیسات آب، برق خارج و غیره است
[ترجمه ترگمان]ماده ۹: حزب الف مسیول حفظ محیط زیست و sanitization در پارک صنعتی، حفاظت، امکانات آب، قدرت بیرون و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The only solution is to refactor (in other words, modify) the code to perform the sanitization, enabling a tool to understand it.
[ترجمه گوگل]تنها راه حل این است که کد را اصلاح کنید (به عبارت دیگر، اصلاح کنید) تا پاکسازی را انجام دهد و ابزاری را قادر به درک آن کند
[ترجمه ترگمان]تنها راه حل to (به عبارت دیگر، اصلاح)کد برای اجرا sanitization است، که ابزاری برای درک آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. While existing tools do a good job of identifying the applicationa ?s inputs (sources) and outputs (sinks), they do not automatically identify if sanitization was done.
[ترجمه گوگل]در حالی که ابزارهای موجود کار خوبی برای شناسایی ورودی‌ها (منبع) و خروجی‌های برنامه کاربردی انجام می‌دهند، اما به طور خودکار تشخیص نمی‌دهند که آیا پاکسازی انجام شده است یا خیر
[ترجمه ترگمان]در حالی که ابزارهای موجود کار خوبی برای شناسایی the انجام می دهند؟ ورودی های (منابع)و خروجی های (sinks)، آن ها به طور خودکار در صورت انجام sanitization شناسایی نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This activity is tedious, time consuming, and error-prone, requiring careful inspection of each sanitization function in all possible contexts.
[ترجمه گوگل]این فعالیت خسته کننده، وقت گیر و مستعد خطا است و نیاز به بازرسی دقیق هر یک از عملکردهای بهداشتی در تمام زمینه های ممکن دارد
[ترجمه ترگمان]این فعالیت خسته کننده، زمان گیر و مستعد خطا است و مستلزم بازرسی دقیق هر تابع sanitization در تمام زمینه های ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This technique is a valid way to keep the system secure, but because there is no real sanitization of the data (only conditions on it), current static analysis tools do not properly analyze such code.
[ترجمه گوگل]این تکنیک روشی معتبر برای ایمن نگه داشتن سیستم است، اما از آنجایی که داده ها (فقط شرایط روی آن) پاکسازی واقعی وجود ندارد، ابزارهای تحلیل استاتیک فعلی به درستی چنین کدی را تجزیه و تحلیل نمی کنند
[ترجمه ترگمان]این روش یک روش معتبر برای حفظ امنیت سیستم است، اما به این دلیل که هیچ sanitization واقعی از داده ها وجود ندارد (تنها شرایط در آن)، ابزارهای تحلیل استاتیک فعلی به درستی این کدها را تحلیل نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Perform microbial limit inspection, i . e . confect standard solution, medium and sanitization and sterilization during experiment.
[ترجمه گوگل]انجام بازرسی حد میکروبی، i ه محلول استاندارد، محیط و ضدعفونی و استریل کردن در طول آزمایش
[ترجمه ترگمان]انجام بازرسی محدوده میکروبی، i ای محلول استاندارد confect، متوسط و sanitization و استریلیزاسیون در حین آزمایش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The user then needs to sift through those, manually flagging all of the sanitization functions, to get to a point where only the real issues are shown.
[ترجمه گوگل]سپس کاربر باید آن ها را غربال کند و به صورت دستی همه عملکردهای پاکسازی را علامت گذاری کند تا به نقطه ای برسد که فقط مسائل واقعی نشان داده شوند
[ترجمه ترگمان]سپس کاربر باید آن دسته از توابع sanitization را بررسی کند تا به نقطه ای برسد که در آن تنها مسایل واقعی نشان داده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Finally, the cross-flow fan spraying delivery system in the birdhouse spraying sanitization of the system design.
[ترجمه گوگل]در نهایت، سیستم تحویل اسپری فن با جریان متقاطع در طراحی سیستم ضد عفونی پاشش خانه پرنده
[ترجمه ترگمان]در نهایت، سیستم تحویل - با جریان متقاطع در محلول اسپری birdhouse sanitization از طراحی سیستم استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act of cleaning, disinfection, sterilization, act of making hygienic

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : sanitize
✅️ اسم ( noun ) : sanity / sanitation / sanatorium ( sanitarium ) / saneness / sanitarian / sanitizer / sanitization
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : sane / sanitary / sanitized
✅️ قید ( adverb ) : sanely / sanitarily

بهداشتی سازی
[میکروبیولوژی] سالم سازی: فرایندی که میزان میکروارگانیسم بیماری زا تا سطح ایمن، روی سطح اشیا کاهش می یابد.
ایمن سازی
ضد عفونی کردن
پاکسازی

بپرس