sanitised

جمله های نمونه

1. Manufacturers, it is argued, sought refuge in West Ham from East London vestries determined to sanitise their parishes.
[ترجمه گوگل]استدلال می‌شود که تولیدکنندگان از مزرعه‌های شرق لندن که مصمم به ضدعفونی کردن محله‌هایشان بودند به وست‌هام پناه بردند
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که تولید کنندگان، به دنبال پناه گاه در وست هام از شرق لندن هستند و تصمیم گرفته اند تا بخش های خود را تحت پوشش قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Granted some of the images are a little sanitised, but the good intentions can be clearly read through the window dressing.
[ترجمه گوگل]مسلماً برخی از تصاویر کمی ضدعفونی شده اند، اما نیت خوب را می توان به وضوح از طریق پانسمان پنجره خواند
[ترجمه ترگمان]درست است که برخی از این تصاویر کمی sanitised هستند، اما نیت های خوب را می توان به وضوح از طریق پوشش پنجره مطالعه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But, oh, how the garbage is sanitised and transmuted by the alchemy of the machine!
[ترجمه گوگل]اما، آه، چگونه زباله ها توسط کیمیاگری ماشین پاکسازی و تبدیل می شوند!
[ترجمه ترگمان]اما، اوه، چگونه زباله ها به وسیله کیمیای ماشین sanitised و transmuted می شوند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Industrial labour was at last being regulated, water supplies purified, hospitals sanitised and prisons reformed.
[ترجمه گوگل]کار صنعتی بالاخره تنظیم شد، منابع آب تصفیه شد، بیمارستان‌ها سالم‌سازی شدند و زندان‌ها اصلاح شدند
[ترجمه ترگمان]کار صنعتی سرانجام منظم شد، تامین آب تصفیه شد، بیمارستان ها sanitised و زندان ها اصلاح شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wujiang Lu, the city's famous snack street – where octopus could be had on a stick alongside Shanghai's beloved soup dumplings – is to be sanitised and redeveloped.
[ترجمه گوگل]Wujiang Lu، خیابان تنقلات معروف شهر - جایی که می‌توان اختاپوس را روی چوب در کنار کوفته‌های سوپ محبوب شانگهای قرار داد - قرار است ضدعفونی و بازسازی شود
[ترجمه ترگمان]Wujiang لو، خیابان میان وعده معروف شهر که در آن هشت پا را می توان در یک چوب در کنار سوپ محبوب شانگهای قرار داد - قرار است بازسازی شود و دوباره احیا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But Sinatra's daughter, Tina, has her own view of how her father should be portrayed, which critics feel would be a sanitised life story.
[ترجمه گوگل]اما دختر سیناترا، تینا، دیدگاه خاص خود را در مورد اینکه چگونه پدرش باید به تصویر کشیده شود، دارد، که منتقدان معتقدند داستان زندگی پاک‌سازی شده‌ای است
[ترجمه ترگمان]اما دختر سیناترا، تینا، دیدگاه خود را در مورد این که پدرش چگونه باید به تصویر کشیده شود، دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The history of the reform programme itself has been sanitised and simplified in order to minimise public questioning of leaders' motives and actions.
[ترجمه گوگل]تاریخچه برنامه اصلاحات به منظور به حداقل رساندن پرسش عمومی از انگیزه ها و اقدامات رهبران، سالم سازی و ساده سازی شده است
[ترجمه ترگمان]پیشینه برنامه اصلاحات به صورت sanitised و به منظور به حداقل رساندن پرسش و پرسش عمومی از انگیزه ها و اعمال رهبران، ساده و ساده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This kind of social pressure was also key to another tactic used by the Chinese government to make sure its citizens only use sanitised portions of the web.
[ترجمه گوگل]این نوع فشار اجتماعی همچنین کلید تاکتیک دیگری بود که توسط دولت چین برای اطمینان از اینکه شهروندانش فقط از بخش‌های ضدعفونی شده وب استفاده می‌کنند، استفاده می‌کرد
[ترجمه ترگمان]این نوع فشار اجتماعی هم کلید تاکتیک دیگری بود که توسط دولت چین به کار می رفت تا مطمئن شود که شهروندان آن فقط از بخش های sanitised وب استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Personally, I think that's a bit harsh, although it does feel a little too sanitised.
[ترجمه گوگل]شخصاً، من فکر می کنم که کمی خشن است، اگرچه احساس می کند کمی بیش از حد ضد عفونی شده است
[ترجمه ترگمان]من شخصا فکر می کنم این کمی سخت است، هر چند که کمی زیاده روی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some of their tackling would have landed their players in the Tower in today's sanitised game when you cannot breathe on opponents without getting booked.
[ترجمه گوگل]برخی از تکل‌های آن‌ها می‌توانست بازیکنانشان را در بازی ضدعفونی‌شده امروزی در برج فرود آورد، در حالی که نمی‌توانی روی حریفان نفس بکشی بدون اینکه کارت دریافت کنی
[ترجمه ترگمان]برخی از برخورد آن ها بازیکنان خود را در برج لندن در زمانی که شما نمی توانید بدون درگیر شدن بر روی مخالفان خود نفس بکشید، در برج لندن فرود خواهند آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Atrocities committed - and often photographed - by US military forces have also been thoroughly sanitised from the public narrative.
[ترجمه گوگل]جنایاتی که توسط نیروهای نظامی ایالات متحده انجام می شود - و اغلب از آنها عکس گرفته می شود - نیز به طور کامل از روایت عمومی پاکسازی شده است
[ترجمه ترگمان]Atrocities متعهد - و اغلب از آن ها عکس گرفته شده - توسط نیروهای نظامی آمریکا نیز بطور کامل از روایت عمومی جدا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• disinfected, sterilised, cleaned, made hygienic (also sanitized)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : sanitize
✅️ اسم ( noun ) : sanity / sanitation / sanatorium ( sanitarium ) / saneness / sanitarian / sanitizer / sanitization
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : sane / sanitary / sanitized
✅️ قید ( adverb ) : sanely / sanitarily

تطهیر شده . مطهر

بپرس