• : تعریف: the design and practice of methods for solving basic public health problems such as drainage, sewage treatment, and waste removal.
جمله های نمونه
1. Household waste is carted away by the city's Sanitation Department.
[ترجمه T] زباله های خانگی توسط اداره بهداشت شهر حمل و دور می شوند
|
[ترجمه گوگل]زباله های خانگی توسط اداره بهداشت شهر دور ریخته می شود [ترجمه ترگمان]زباله های خانگی توسط اداره بهداشت شهر حمل می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A lack of clean water and sanitation were the main problems.
[ترجمه Javad] کمبود آب تمیز و فاضلاب، مشکل اصلی بودند.
|
[ترجمه گوگل]فقدان آب سالم و سرویس بهداشتی مشکل اصلی بود [ترجمه ترگمان]کمبود آب و فاضلاب پاک مشکلات اصلی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Overcrowding and poor sanitation are common problems in prisons.
[ترجمه ویدا] شلوغی و بهداشت ضعیف از مشکلات رایج در زندان ها است.
|
[ترجمه گوگل]ازدحام بیش از حد و بهداشت نامناسب از مشکلات رایج در زندان ها است [ترجمه ترگمان]فاضلاب و بهداشت ضعیف مشکلات رایج در زندان ها هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Typhoid fever sneaks in when sanitation fails.
[ترجمه گوگل]تب حصبه زمانی که سرویس بهداشتی از بین می رود، به صورت مخفیانه وارد می شود [ترجمه ترگمان]تب حصبه در زمانی که بهداشت با شکست مواجه شود، یواشکی بیرون می آید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There are basic services, including good public transportation, sanitation, a sound infrastructure.
[ترجمه گوگل]خدمات اولیه از جمله حمل و نقل عمومی خوب، سرویس بهداشتی، زیرساخت سالم وجود دارد [ترجمه ترگمان]خدمات اساسی شامل حمل و نقل عمومی خوب، بهداشت و زیرساخت صدا نیز وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. And so it went on: poor or nonexistent sanitation, overcrowded dormitories, dull and unappetising food, workhouse conditions.
[ترجمه گوگل]و به همین ترتیب ادامه یافت: بهداشت ضعیف یا وجود نداشت، خوابگاه های شلوغ، غذای کسل کننده و ناخوشایند، شرایط کارگاه [ترجمه ترگمان]و بدین ترتیب ادامه یافت: بهداشت ضعیف یا ناموجود، خوابگاه های پر ازدحام، غذای سنگین و unappetising، شرایط نوانخانه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Rations were monotonous, sanitation was rudimentary, and many physical disorders resulted from the constant water and mud.
[ترجمه گوگل]جیره غذایی یکنواخت بود، بهداشت ابتدایی بود، و بسیاری از اختلالات جسمی ناشی از آب و گل و لای مداوم بود [ترجمه ترگمان]Rations یکنواخت و بهداشتی بود و اختلالات فیزیکی بسیاری ناشی از آب و گل ثابت بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Sanitation: A special task force shall be assigned to clean up all vacant lots and trashed areas throughout the deprived areas.
[ترجمه گوگل]سرویس بهداشتی: یک کارگروه ویژه برای پاکسازی تمام زمین های خالی و مناطق زباله در سراسر مناطق محروم تعیین می شود [ترجمه ترگمان]بهداشت: یک نیروی ویژه وظیفه باید برای پاک سازی تمام مناطق خالی و trashed در مناطق محروم اختصاص داده شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Over in the sanitation department, long-neglected dumps are in urgent need of attention.
[ترجمه گوگل]در بخش بهداشت، دفن زباله هایی که مدت ها مورد غفلت قرار گرفته بودند، نیاز فوری به توجه دارند [ترجمه ترگمان]در بخش بهداشت، محل های دفن زباله که مدت ها به فراموشی سپرده شده اند نیاز مبرمی به توجه دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It consisted of three auto mechanics, a sanitation man, and two foremen.
[ترجمه گوگل]این شامل سه مکانیک خودرو، یک مرد سرویس بهداشتی و دو سرکارگر بود [ترجمه ترگمان]این شامل سه مکانیک خودرو، یک مرد بهداشتی و دو کارگر بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There was very little sanitation the way we know sanitation.
[ترجمه گوگل]روشی که ما بهداشت را می شناسیم، بهداشت بسیار کمی وجود داشت [ترجمه ترگمان]در آنجا اصول بهداشتی چندانی وجود نداشت که ما از اصول بهداشتی آگاه باشیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Sanitation was primitive and the poorhouses in regular use.
[ترجمه گوگل]سرویس بهداشتی ابتدایی بود و از فقیرخانه ها به طور منظم استفاده می شد [ترجمه ترگمان]تاسیسات بهداشتی ابتدایی و the در کاربرد منظم بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But new-wave sanitation experts say sewerage offers little more than convenience when compared to well thought-out latrines.
[ترجمه گوگل]اما کارشناسان بهداشت موج جدید میگویند که فاضلاب در مقایسه با توالتهای خوش فکر، چیزی بیشتر از راحتی را ارائه میدهد [ترجمه ترگمان]اما کارشناسان بهداشت موج جدید می گویند که فاضلاب در مقایسه با توالت های عمومی خوب، چیزی بیشتر از راحتی ارائه می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Many illnesses in these temporary refugee camps are the result of inadequate sanitation.
[ترجمه گوگل]بسیاری از بیماری ها در این کمپ های موقت پناهندگان نتیجه بهداشت نامناسب است [ترجمه ترگمان]بسیاری از بیماری ها در این اردوگاه های موقت پناهندگان ناشی از بهداشت ناکافی هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بهسازی (اسم)
improvement, reform, sanitation
مراعات اصول بهداشت (اسم)
sanitation
سیستم تخلیه فاضلاب (اسم)
sanitation
تخصصی
[مهندسی گاز] اقدامات بهداشتی
انگلیسی به انگلیسی
• development of methods for ensuring cleanliness and good hygiene; maintenance of cleanliness and good hygiene sanitation is the process of keeping places clean and hygienic, especially by providing a sewage system and a clean water supply.
رعایت بهداشت ( مخصوصا با ایجاد سیستم فاضلاب و تهیه آب آشامیدنی سالم )
سازمان بهداشت جهانی اصطلاح پساب زدایی را به شرح زیر تعریف می کند: "پساب زدایی به طور کلی به ارائه امکانات و خدمات برای دفع ایمن فاضلاب انسان اشاره دارد. کلمه" پساب زدایی "همچنین به حفظ شرایط بهداشتی از طریق خدماتی مانند جمع آوری زباله و دفع فاضلاب اشاره دارد. " ... [مشاهده متن کامل]
the Department of Sanitation Sanitation workers are picking up the garbage.
بهسازی یا بهداشت
بهداشت عمومی
نظافت
بهداشت
دفع مواد زائد و آلوده
ضد عفونی کردن
1. بهداشت 2. سیستم فاضلاب
۱ بهداشت ۲ زهکشی فاضلاب
سالم سازی، تطهیر در میکروبیولوژی، اشاره به فرآیندی دارد که برای کاهش تعداد میکروب ها تا حد مطلوب، به کار میرود و ماده از نظر مصرف، سالم میگردد.