sanitarian

/ˌsænɪˈteriːən//ˌsænɪˈteərɪən/

معنی: کارشناس بهداشتی، بهداشتی، جانبدار بهداشت همگانی
معانی دیگر: رجوع شود به: sanitary

جمله های نمونه

1. Is the sanitarian function of the goods of those ginkgo on market better now? Is the content of the bases of ginkgo more?
[ترجمه گوگل]آیا عملکرد بهداشتی کالاهای آن جینکوهای موجود در بازار در حال حاضر بهتر است؟ آیا محتوای پایه های جینکو بیشتر است؟
[ترجمه ترگمان]آیا the those of در حال حاضر بهتر است؟ آیا content bases بیشتر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The sanitarian function of the goods of ginkgo is better! See relevant specification can. The comparison of natural green is good!
[ترجمه گوگل]عملکرد بهداشتی کالاهای جینکو بهتر است! مشخصات مربوطه را ببینید مقایسه سبز طبیعی خوب است!
[ترجمه ترگمان]The گرم محصولات of بهتر است مراجعه به مشخصات مربوطه می تواند مقایسه رنگ سبز طبیعی خوب است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The sanitarian function of the goods of ginkgo is better!
[ترجمه گوگل]عملکرد بهداشتی کالاهای جینکو بهتر است!
[ترجمه ترگمان]The گرم محصولات ginkgo بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For hairdressing, sanitarian it may not be a bad idea, five corn edibles, fresh vegetable, fish, protein and right amount flesh kind all be important dietary part.
[ترجمه گوگل]برای آرایشگری، بهداشتی ممکن است ایده بدی نباشد، پنج خوراکی ذرت، سبزیجات تازه، ماهی، پروتئین و مقدار مناسب گوشت، همگی بخش مهمی از رژیم غذایی هستند
[ترجمه ترگمان]برای hairdressing، ممکن است یک ایده بد نباشد، پنج دانه ذرت، سبزیجات تازه، ماهی، پروتئین و مقدار صحیح گوشت همگی از رژیم غذایی مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Current, two brands with the biggest sale of sanitarian wine industry are strong wine and wine of chelonian of coconut island deer.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، دو برند با بیشترین فروش صنعت شراب بهداشتی شراب قوی و شراب chelonian از گوزن جزیره نارگیل هستند
[ترجمه ترگمان]امروزه، دو برند معروف به بزرگ ترین فروش شراب sanitarian شراب و شراب of از گوزن جزیره نارگیل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Linseed oil is an important natural sanitarian oil.
[ترجمه گوگل]روغن بذر کتان یک روغن بهداشتی طبیعی مهم است
[ترجمه ترگمان]روغن کرچک یک روغن sanitarian طبیعی مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Life consuetude of citizens in the southwest occurred changes, including changes of basic necessities of life, changes of sanitarian customs and hymeneal rites.
[ترجمه گوگل]زندگی شهروندان در جنوب غرب با تغییراتی از جمله تغییر نیازهای اولیه زندگی، تغییر آداب و رسوم بهداشتی و آداب پرده بکارت رخ داده است
[ترجمه ترگمان]زندگی شهروندان در جنوب غربی تغییراتی اعمال کرد، از جمله تغییرات اساسی زندگی، تغییرات آداب و رسوم سنتی و مناسک hymeneal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The result of the present research provides important support to develop sanitarian food and is of great theoretical and practical value in sanitarian food function.
[ترجمه گوگل]نتیجه تحقیق حاضر حمایت مهمی برای توسعه غذای بهداشتی است و از نظر نظری و عملی ارزش زیادی در عملکرد غذای بهداشتی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه پژوهش حاضر، حمایت مهمی را برای توسعه غذای sanitarian فراهم می کند و ارزش عملی و عملی زیادی در تابع مواد غذایی sanitarian دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The active constituents of Ginkgo biloba, and their influencing factors, medical and sanitarian efficiency, the technology of extraction and analysis are analyzed and reviewed.
[ترجمه گوگل]ترکیبات فعال جینکو بیلوبا و عوامل موثر بر آنها، کارایی پزشکی و بهداشتی، فن آوری استخراج و تجزیه و تحلیل و بررسی می شود
[ترجمه ترگمان]اجزای فعال of biloba و عوامل موثر آن ها، کارایی پزشکی و sanitarian، فن آوری استخراج و تحلیل مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The study of functional composition of onion and application as sanitarian drink or other food will meet the increasing need of people towards the natural function food now days.
[ترجمه گوگل]مطالعه ترکیب عملکردی پیاز و کاربرد آن به عنوان نوشیدنی بهداشتی یا مواد غذایی دیگر، نیاز روزافزون مردم به غذای کاربردی طبیعی را برطرف می کند
[ترجمه ترگمان]مطالعه ترکیب عملکردی پیاز و کاربرد به عنوان نوشیدنی sanitarian یا سایر مواد غذایی، نیاز فزاینده مردم نسبت به غذای طبیعی را در حال حاضر برطرف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Second, features: featured ox horn raw materials, manual fine system and become, scrapping detoxification have sanitarian effect, and no static, non-toxic side effect.
[ترجمه گوگل]دوم، ویژگی ها: مواد اولیه شاخ گاو برجسته، سیستم دستی خوب و تبدیل شدن، سم زدایی از بین بردن اثر بهداشتی دارد، و هیچ عارضه جانبی ایستا و غیر سمی ندارد
[ترجمه ترگمان]دوم، ویژگی ها: استفاده از مواد خام بوق گاو، سیستم خوب دستی و تبدیل شدن، ترک سم زدایی، اثر sanitarian و هیچ اثر جانبی غیر سمی و غیر سمی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Besides can reduce the body sensitive the pressure with movability area, TEMPUR mattess and pillow still have sanitarian effect.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این می تواند فشار حساس بدن را با ناحیه متحرک کاهش دهد، مات و بالش TEMPUR هنوز هم اثر بهداشتی دارد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این می تواند فشار بدن را با ناحیه movability کاهش دهد، TEMPUR mattess و بالش هنوز دارای اثر sanitarian هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To develop a method for determining the content of chromium picolinate in sanitarian food and to validate its stability.
[ترجمه گوگل]هدف توسعه روشی برای تعیین محتوای کروم پیکولینات در مواد غذایی بهداشتی و اعتبارسنجی پایداری آن
[ترجمه ترگمان]هدف توسعه روشی برای تعیین مقدار کروم موجود در مواد غذایی sanitarian و تایید ثبات آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Human resource is the key source for the whole sanitarian in the rural areas of China.
[ترجمه گوگل]منابع انسانی منبع کلیدی برای کل بهداشت در مناطق روستایی چین است
[ترجمه ترگمان]منابع انسانی یک منبع کلیدی برای کل sanitarian در مناطق روستایی چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کارشناس بهداشتی (اسم)
sanitarian

بهداشتی (صفت)
hygienic, sanitary, sanitarian

جانبدار بهداشت همگانی (صفت)
sanitarian

انگلیسی به انگلیسی

• specialist in public health and hygiene
clean, hygienic, sanitary; pertaining to sanitation, pertaining to hygiene

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : sanitize
✅️ اسم ( noun ) : sanity / sanitation / sanatorium ( sanitarium ) / saneness / sanitarian / sanitizer / sanitization
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : sane / sanitary / sanitized
✅️ قید ( adverb ) : sanely / sanitarily

[پزشکی] بهساز، بهداشت یار

بپرس