1. Or rather, it provides a mechanism for sanely resolving those conflicts so that neither user intervention nor locking become necessary.
[ترجمه گوگل]یا بهتر است بگوییم، مکانیسمی برای حل عاقلانه آن تعارضات فراهم می کند تا نه مداخله کاربر و نه قفل کردن ضروری نباشد
[ترجمه ترگمان]یا به جای آن، مکانیزمی برای حل این تعارضات بوجود می آورد تا نه مداخله کاربر و نه قفل شدن ضروری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یا به جای آن، مکانیزمی برای حل این تعارضات بوجود می آورد تا نه مداخله کاربر و نه قفل شدن ضروری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Krishnamurti: To live in this world sanely there must be a radical change of the mind and of the heart.
[ترجمه گوگل]کریشنامورتی: برای عاقلانه زیستن در این جهان باید تغییری اساسی در ذهن و قلب ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]کریشنامورتی: برای زندگی در این دنیا، باید تغییر اساسی ذهن و قلب وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کریشنامورتی: برای زندگی در این دنیا، باید تغییر اساسی ذهن و قلب وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She is behaving rather sanely these days even though we know she is schizophrenic.
[ترجمه گوگل]او این روزها نسبتاً عاقلانه رفتار می کند، حتی اگر می دانیم که او اسکیزوفرنی است
[ترجمه ترگمان]حتی با وجود اینکه می دانیم به جنون مبتلا است، رفتار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی با وجود اینکه می دانیم به جنون مبتلا است، رفتار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He understood her, and loved her, so he sanely let her flew away .
[ترجمه گوگل]او او را درک می کرد، و او را دوست داشت، بنابراین عاقلانه اجازه داد او پرواز کند
[ترجمه ترگمان]رت او را درک می کرد و دوستش می داشت، بنابراین به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رت او را درک می کرد و دوستش می داشت، بنابراین به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Those people who live sensibly and sanely day after day.
[ترجمه گوگل]کسانی که روز به روز معقول و عاقلانه زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]آن کسانی که روز بعد عاقلانه و معقول زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن کسانی که روز بعد عاقلانه و معقول زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We need to be alert to all aspects of our environment if we are to live sanely in the world.
[ترجمه گوگل]اگر میخواهیم در دنیا سالم زندگی کنیم، باید نسبت به تمام جنبههای محیط اطرافمان هوشیار باشیم
[ترجمه ترگمان]اگر قرار است در دنیا زندگی کنیم، باید نسبت به همه جوانب محیط زیست هشیار باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر قرار است در دنیا زندگی کنیم، باید نسبت به همه جوانب محیط زیست هشیار باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You don't have to work so hard in order to make money, but you do have to save wisely and invest sanely in the areas you have researched.
[ترجمه گوگل]برای بدست آوردن پول لازم نیست آنقدر سخت کار کنید، اما باید عاقلانه پس انداز کنید و در زمینه هایی که تحقیق کرده اید عاقلانه سرمایه گذاری کنید
[ترجمه ترگمان]شما مجبور نیستید برای کسب درآمد سخت کار کنید، اما باید عاقلانه صرفه جویی کنید و sanely را در مناطقی که درباره آن ها تحقیق کرده اید سرمایه گذاری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما مجبور نیستید برای کسب درآمد سخت کار کنید، اما باید عاقلانه صرفه جویی کنید و sanely را در مناطقی که درباره آن ها تحقیق کرده اید سرمایه گذاری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You see, I have been one of those fellows who live prudently and sanely, hour after hour, day after day.
[ترجمه گوگل]می بینید، من از آن دسته افرادی بوده ام که ساعت به ساعت، روز به روز، عاقلانه و عاقلانه زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]می بینی، من یکی از کسانی بودم که با احتیاط و sanely زندگی می کنند، یک ساعت بعد از ساعت و روز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]می بینی، من یکی از کسانی بودم که با احتیاط و sanely زندگی می کنند، یک ساعت بعد از ساعت و روز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It's how we judge them that determines our reaction, and determines whether we're capable of dealing with it sanely.
[ترجمه گوگل]این نحوه قضاوت ما در مورد آنها است که واکنش ما را تعیین می کند و تعیین می کند که آیا ما قادر به برخورد عاقلانه با آن هستیم یا خیر
[ترجمه ترگمان]این روشی است که ما آن ها را مورد قضاوت قرار می دهیم که عکس العمل ما را تعیین می کند و تعیین می کند که آیا ما قادر به مقابله با آن هستیم یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این روشی است که ما آن ها را مورد قضاوت قرار می دهیم که عکس العمل ما را تعیین می کند و تعیین می کند که آیا ما قادر به مقابله با آن هستیم یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This homogenization simplifies and uncomplicates the world enough to model it sanely.
[ترجمه گوگل]این همگن سازی جهان را به اندازه کافی ساده و بی عارضه می کند که بتوان آن را به طور عاقلانه مدل سازی کرد
[ترجمه ترگمان]این homogenization دنیا را ساده می کند و به اندازه کافی دنیا را برای مدل کردن آن آسان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این homogenization دنیا را ساده می کند و به اندازه کافی دنیا را برای مدل کردن آن آسان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. More than a few friends have complained to me recently about toxic workplaces and their dilemma of how to live sanely within insane walls.
[ترجمه گوگل]اخیراً بیش از چند دوست از من در مورد محل کار سمی و معضل آنها در مورد چگونگی سالم زیستن در دیوارهای جنون آمیز شکایت کرده اند
[ترجمه ترگمان]بیش از چند نفر از دوستان به تازگی در مورد محیط های کاری سمی و معمای آن ها در مورد نحوه زندگی sanely در دیواره ای دیوانه شکایت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیش از چند نفر از دوستان به تازگی در مورد محیط های کاری سمی و معمای آن ها در مورد نحوه زندگی sanely در دیواره ای دیوانه شکایت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Neither a man nor a crowd nor a nation can be trusted to act humanely or to think sanely under the influence of a great fear.
[ترجمه گوگل]نه به یک انسان، نه به یک جمعیت و نه به یک ملت نمی توان اعتماد کرد که تحت تأثیر یک ترس بزرگ انسانی رفتار کند یا عاقلانه فکر کند
[ترجمه ترگمان]نه یک مرد و نه یک ملت، نه یک ملت، و نه ملت می توانند به طور انسانی عمل کنند و یا تحت نفوذ یک ترس بزرگ فکر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نه یک مرد و نه یک ملت، نه یک ملت، و نه ملت می توانند به طور انسانی عمل کنند و یا تحت نفوذ یک ترس بزرگ فکر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. With a drunk's logic, I decided to cruise around town—slowly, safely, sanely—and pick up all the cones. Every single one.
[ترجمه گوگل]با منطق مستی، تصمیم گرفتم در اطراف شهر گشت بزنم - به آرامی، ایمن، عاقلانه - و تمام مخروط ها را بردارم تک تک
[ترجمه ترگمان]با یک منطق مست تصمیم گرفتم که به دور شهر سفر کنم - آهسته، سالم و سالم و سالم و سالم و سالم به اطراف شهر برم تک تکشون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با یک منطق مست تصمیم گرفتم که به دور شهر سفر کنم - آهسته، سالم و سالم و سالم و سالم و سالم به اطراف شهر برم تک تکشون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This sounds ridiculous, absurd, savage, primitive, but if you really think about it sanely, if you give a few minutes of your real creative thought to it, you will see it is not so absurd as all that.
[ترجمه گوگل]این مضحک، پوچ، وحشیانه، بدوی به نظر می رسد، اما اگر واقعاً عاقلانه به آن فکر کنید، اگر چند دقیقه از فکر خلاقانه واقعی خود به آن فکر کنید، خواهید دید که همه چیز آنقدرها هم پوچ نیست
[ترجمه ترگمان]به نظر مسخره می رسد، مسخره، وحشیانه، اما اگر واقعا به آن فکر کنید، خوب، اگر چند دقیقه از فکر خلاقانه خود به آن فکر کنید، خواهید دید که آن قدرها هم بی معنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر مسخره می رسد، مسخره، وحشیانه، اما اگر واقعا به آن فکر کنید، خوب، اگر چند دقیقه از فکر خلاقانه خود به آن فکر کنید، خواهید دید که آن قدرها هم بی معنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید