sands

جمله های نمونه

1. the sands are running out
لحظات به سرعت می گذرند.

2. the unstable sands of the desert
شن های ناپابرجای صحرا

3. rainwaters percolated between the sands and gravels that fill the valley
آب باران از میان شن ها و ریگ هایی که دره را پر کرده بود تراوش می کرد.

4. the escapees' footprints on the coastal sands
جای پای فراریان برروی شن های ساحلی

5. we shall fight them on the sands
(چرچیل) در کرانه های دریا با آنان نبرد خواهیم کرد.

6. the amount of gold (which is) present in these sands
میزان طلای موجود در این شن ها

7. he was painting the outside of a boat that was keeled on the sands of the beach
او داشت قسمت بیرون یک زورق یک وری شده روی شن های ساحل را رنگ می زد.

8. he sands in your way beg for your song and your movement, dancingwater. Will you carry the burden of their lameness?
[ترجمه گوگل]او در راه شما التماس آهنگ و حرکت شما، رقص آب آیا بار لنگش آنها را به دوش می کشی؟
[ترجمه ترگمان]اون در راه شما برای song و جنبش تو خواهد بود، dancingwater مسئولیت lameness را به عهده دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The sands are running out: we must have the money by tomorrow.
[ترجمه گوگل]ماسه ها در حال تمام شدن هستند: ما باید تا فردا پول داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]شن ها جاری می شوند: فردا باید پول داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. he sands in your way beg for your song and your movement, dancingwater. will you carry the burden of their lameness?
[ترجمه گوگل]او در راه شما التماس آهنگ و حرکت شما، رقص آب آیا بار لنگش آنها را به دوش می کشی؟
[ترجمه ترگمان]اون در راه شما برای song و جنبش تو خواهد بود، dancingwater مسئولیت lameness را به عهده می گیرید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sands heaped everywhere on the beach.
[ترجمه گوگل]شن‌ها در همه جای ساحل انباشته شده است
[ترجمه ترگمان] همه جا تو ساحل پر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sands are a large area of sand.
[ترجمه گوگل]ماسه ها سطح وسیعی از ماسه هستند
[ترجمه ترگمان]Sands منطقه وسیعی از شن و ماسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Children enjoy playing on the sands.
[ترجمه گوگل]بچه ها از بازی روی شن ها لذت می برند
[ترجمه ترگمان]کودکان از بازی در شن ها لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The sands of his life are fast running out.
[ترجمه گوگل]شن های زندگی او به سرعت در حال اتمام است
[ترجمه ترگمان]شن های زندگی او بسرعت در حال حرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They lost their way in the shifting sands of the Sahara.
[ترجمه گوگل]آنها راه خود را در شن های متحرک صحرا گم کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها راه خود را در شن های ساحل صحرا گم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The Jandia Peninsula is a stretch of white sands backed by a mountain range.
[ترجمه گوگل]شبه جزیره جاندیا امتدادی از ماسه های سفید است که پشت آن رشته کوهی است
[ترجمه ترگمان]شبه جزیره Jandia یک قسمت از ماسه های سفید است که توسط یک رشته کوه به عقب رانده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• area of land covered with sand

پیشنهاد کاربران

ساحل
معنی سنباده میده اگر فعل باشه
to make something smooth by rubbing it with something rough, especially sandpaper ( = strong paper with sand fixed to it )
Sand the door ( down ) thoroughly before starting to paint.
ماسه

بپرس