• : تعریف: an open shoe made from a sole and straps that fasten the sole to the foot.
جمله های نمونه
1. Constant use had fretted the sandal strap to the breaking point.
[ترجمه گوگل]استفاده مداوم بند صندل را تا حد شکستگی خم کرده بود [ترجمه ترگمان]استفاده دایم از بند sandal تا نوک پا بند آمده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The toe of his right sandal slowly drew a circle.
[ترجمه گوگل]پنجه صندل راستش به آرامی دایره ای کشید [ترجمه ترگمان]انگشت پای راستش آهسته دایره کشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Alleged the sandal that closes a base, it is measures appropriate, 2 it is design appropriate.
[ترجمه گوگل]گفته صندل که پایه را می بندد، اندازه های مناسبی دارد، 2 طراحی مناسبی دارد [ترجمه ترگمان]Alleged که یک پایه را باز می کند، مناسب است، ۲ طراحی مناسب است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. What wear wave shoe and beach sandal only is men's shoe.
[ترجمه گوگل]آنچه فقط از کفش موج و صندل ساحلی استفاده می شود، کفش مردانه است [ترجمه ترگمان] چیزی که کفش و کفش ساحلی - ه فقط کفش مردونه مردونه - ه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Add a quilted bag and lacy white sandal and you ' re all set.
[ترجمه گوگل]یک کیف لحاف دار و صندل سفید توری اضافه کنید و کاملاً آماده هستید [ترجمه ترگمان]یک کیسه quilted و sandal سفید به آن اضافه کن و همه چیز مرتب است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Rosewood is classified into two sandal wood and padauk wood.
[ترجمه گوگل]چوب رز به دو دسته چوب صندل و چوب پادوک طبقه بندی می شود [ترجمه ترگمان]رزوود \"به دوتا چوب صندل و چوب padauk طبقه بندی شده است\" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Of all the fragrances — sandal, tagara, blue lotus and jasmine — the fragrance of virtue is the sweetest.
[ترجمه گوگل]از میان همه عطرها - صندل، تاگارا، نیلوفر آبی و یاس - رایحه فضیلت شیرین ترین است [ترجمه ترگمان]از همه the - صندل - صندل، نیلوفر آبی و یاسمن - عطر فضیلت، شیرین ترین [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Don't hate me for saying this, but those sandals that are like half boot, half sandal. They have a thing that goes up the ankle.
[ترجمه گوگل]از من متنفر نباش که این را می گویم، اما از آن صندل هایی که مثل نیم چکمه اند، نیمی صندل آنها چیزی دارند که تا مچ پا بالا می رود [ترجمه ترگمان]از من متنفر نباش که این را می گویم، اما صندل یای که شبیه چکمه نیم چکمه است اونا یه چیزی دارن که از قوزک پا بالا میره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It is decontamination of leather sandal or bottom of copy skin sandal even.
[ترجمه گوگل]حتی ضد عفونی صندل چرمی یا کف صندل پوست کپی است [ترجمه ترگمان]آن ضد عفونی کردن sandal چرمی و یا پایین کپی کردن از آن است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Recognising the sandal, he sought out Loki and began to beat him.
[ترجمه گوگل]با تشخیص صندل، او به دنبال لوکی رفت و شروع به کتک زدن او کرد [ترجمه ترگمان]پس از اینکه صندل هاش را باز کرد، لوکی را جستجو کرد و شروع به کتک زدن کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Can you fix my broken sandal?
[ترجمه m] می توانی صندل های خرابم را درست کنی؟
|
[ترجمه گوگل]می توانید صندل شکسته من را درست کنید؟ [ترجمه ترگمان]میشه صندل هام رو درست کنی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Constant use had fretted sandal strap to the breaking point.
[ترجمه گوگل]استفاده مداوم، بند صندل را تا حد شکستگی پر کرده بود [ترجمه ترگمان]استفاده دایم از بند sandal تا نقطه شکستن بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This handsome sandal attributes a nubuck, canvas, and mesh upper with contrast stitching, bungee ghillie design ribbons up closure, as well as a round rubber capped toe.
[ترجمه گوگل]این صندل زیبا دارای رویهای از نبوک، بوم و مشبک با دوخت کنتراست، روبانهای طرح بانجی گلیلی به سمت بالا و همچنین پنجهای گرد لاستیکی است [ترجمه ترگمان]این sandal زیبا، nubuck، بوم، و مش را با stitching، bungee طراحی ribbons، بسته شدن، و همچنین یک انگشت روکش پلاستیکی گرد، بالا می برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He patented a variation on the sandal.
[ترجمه گوگل]او یک تنوع در صندل به ثبت رساند [ترجمه ترگمان]He را به ثبت رساند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The soles of her feet were dyed with henna, making a brown sandal.
[ترجمه گوگل]کف پاهایش را با حنا رنگ کرده بودند و صندل قهوهای رنگ میکردند [ترجمه ترگمان]کف پاهایش را با حنا رنگ کرده بودند و صندل قهوه ای رنگی درست کرده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• style of open-topped shoe with a sole that is held to the feet by straps sandals are light shoes that have straps instead of a solid part over the top of your foot.
پیشنهاد کاربران
صندل راحت و زنانه
کفش صندل ( نوعی کفش روباز ) He wore sandals to the beach.
sandal ( n ) ( s�ndl ) =a type of light, open shoe that is worn in warm weather. The top part consists of leather or cloth bands that attach the sole to your foot.