sanctocracy

پیشنهاد کاربران

سَنکتاکرِسی
________________________________________
🔸 معادل فارسی:
قداست سالاری / حکومت قدیسان / سلطه ی مقدسین
در زبان محاوره ای:
حکومتی که قدیس ها یا آدم های مقدس همه کاره ان، حکومت قدیسان
...
[مشاهده متن کامل]

________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ( مفهومی – مذهبی ) :
نوعی حکومت فرضی یا نمادین که در آن قدرت سیاسی و اجتماعی در اختیار افراد مقدس یا قدیسان قرار دارد
مثال: A sanctocracy imagines a society ruled by saints or holy figures.
قداست سالاری جامعه ای را تصور می کند که توسط قدیسان یا افراد مقدس اداره می شود.
2. ( ادبی – استعاری ) :
در متون فلسفی یا ادبی، گاهی برای توصیف ساختاری که در آن قداست یا پاکی معیار اصلی قدرت است
مثال: The novel depicts a sanctocracy where moral purity dictates law.
رمان، جامعه ای را به تصویر می کشد که در آن پاکی اخلاقی قانون را تعیین می کند.
3. ( انتقادی – نمادین ) :
در نقدهای فرهنگی، ممکن است به ساختارهایی اشاره کند که در آن تقدس گرایی افراطی جای عقلانیت را گرفته باشد
مثال: Some thinkers warn against turning democracy into sanctocracy.
برخی اندیشمندان نسبت به تبدیل دموکراسی به قداست سالاری هشدار می دهند.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
theocracy – hierocracy – clericracy – moral absolutism – spiritual autocracy
________________________________________
🔸 نکته ی فرهنگی و اضافی:
"Sanctocracy" واژه ای بسیار نادر و بیشتر نظری است که در تحلیل های فرهنگی یا فلسفی برای نقد ساختارهای تقدس محور استفاده می شود.