sanctions

جمله های نمونه

1. establishing sanctions against tax evasion
برقرارسازی قیود بر علیه فرار از مالیات

2. we and our allies have imposed economic sanctions against repressive regimes
ما و متحدانمان مجازات های اقتصادی بر علیه رژیم های سرکوبگر اعمال کرده ایم.

تخصصی

[فوتبال] مجازات

انگلیسی به انگلیسی

• punitive actions made by a country or countries toward another in order to pressure that nation into complying with the law or changing a policy (international law)

پیشنهاد کاربران

تحریم ها، مجازات، تعزیرات،
برای مثال economic sanctions همان تحریم های اقتصادی است
[رجوع شود به: economic sanctions ]
مصوبات ( مثلا در criminal sanctions ) مصوبات کیفری و همچنین در صورتجلسات هیات های مدیره به معنی مصوبات هیات مدیره می باشد.
مجازات ها
تحریم ها
زمستان ( سختی )
ضمانت اجراها
تعزیرات

بپرس