sanctionable

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of sanction.

انگلیسی به انگلیسی

• approvable, endorsable; can be made valid; can be given effective or authoritative approval

پیشنهاد کاربران

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )

⚫ واژه ی برنهاده: تحریم کردنی

⚫ نگارش به خط لاتین: Tahrimkardani

⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی

⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.

قابل مجازات، دارای ضمانت اجرا

بپرس