sanctification

/ˌsæŋktəfəˈkeɪʃn̩//ˌsæŋktɪfɪˈkeɪʃn̩/

معنی: تقدیس، تطهیر
معانی دیگر: تقدیس، تطهیر

جمله های نمونه

1. He also grants us sanctification separating us from sinners so that we can be His children.
[ترجمه گوگل]او همچنین به ما تقدیس می دهد و ما را از گناهکاران جدا می کند تا بتوانیم فرزندان او باشیم
[ترجمه ترگمان]او همچنین به ما کمک می کند که ما را از گناهکاران جدا کنیم تا بتوانیم فرزندان او باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sanctification is a process of mortification and vivification.
[ترجمه گوگل]تقدیس یک فرایند تلف کردن و زنده‌سازی است
[ترجمه ترگمان]sanctification یک فرآیند of و vivification است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This verse omits sanctification. Here, the application of redemption is viewed from eternity to eternity.
[ترجمه گوگل]این آیه از حرمت حذف شده است در اینجا کاربرد رستگاری از ازل تا ابد مشاهده می شود
[ترجمه ترگمان]این آیه sanctification را حذف می کند در اینجا، درخواست رستگاری از ابدیت تا ابدیت دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Have you longed for victory over sin, for sanctification, holiness, Christlikeness, purity, and perfection of character?
[ترجمه گوگل]آیا آرزوی پیروزی بر گناه، تقدس، قدوسیت، مسیحیت، پاکی و کمال شخصیت را داشتی؟
[ترجمه ترگمان]آیا آرزوی پیروزی بر گناه، تقدس، تقدس، پاکی و کمال شخصیت را داشتی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. John Wesley was assured of both justification and sanctification because he had experienced them in his own life.
[ترجمه گوگل]جان وسلی هم از توجیه و هم از تقدیس اطمینان داشت زیرا آنها را در زندگی خود تجربه کرده بود
[ترجمه ترگمان]جان وسلی از هر دو توجیه و sanctification مطمئن بود، زیرا آن ها را در زندگی خود تجربه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What is the difference between regeneration and definitive sanctification?
[ترجمه گوگل]تفاوت بین احیا و تقدیس قطعی چیست؟
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین بازسازی و بازسازی قطعی چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Both justification and sanctification are faith transactions.
[ترجمه گوگل]عادل شمرده شدن و تقدیس هر دو معامله ایمانی است
[ترجمه ترگمان]هر دو توجیه و هم sanctification ها، معاملات دینی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pattern of sanctification . Holiness of divine nature Image of Christ.
[ترجمه گوگل]الگوی تقدیس تقدس طبیعت الهی تصویر مسیح
[ترجمه ترگمان]الگوی of خدای مقدس طبیعت الاهی مسیح
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Moral belief has the features of sanctification, centralization and integration in its practice.
[ترجمه گوگل]اعتقاد اخلاقی در عمل خود دارای ویژگی های تقدیس، تمرکز و یکپارچگی است
[ترجمه ترگمان]ایمان اخلاقی ویژگی های of، تمرکز و یکپارچگی در عمل خود را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The sanctification of the believer is in view.
[ترجمه گوگل]تقدیس مؤمن در نظر است
[ترجمه ترگمان]The مومن در دید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sanctification begins with a definite breach with sin.
[ترجمه گوگل]تقدیس با شکست قطعی گناه آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]sanctification با یک نفوذ قطعی از گناه شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Science could offer both sanctuary and its own brand of sanctification.
[ترجمه گوگل]علم می تواند هم مقدس و هم نام تقدس خود را ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]علم می توانست هر دو جایگاه مقدس و برند خود را عرضه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the strength of that conversion experience ( early rain ) second level of preparation is made possible - sanctification.
[ترجمه گوگل]در قدرت تجربه تبدیل (باران اولیه) سطح دوم آماده سازی ممکن می شود - تقدیس
[ترجمه ترگمان]در قدرت این تجربه تبدیل (باران اولیه)سطح دوم آماده سازی ممکن است - sanctification
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. NASB: Pursue peace with all men, and the sanctification without which no one will see the Lord.
[ترجمه گوگل]NASB: صلح را با همه مردم دنبال کنید، و تقدیسی را که بدون آن هیچ کس خداوند را نخواهد دید
[ترجمه ترگمان]صلح، صلح با همه مردان، و the بدون آن که کسی خدا را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تقدیس (اسم)
veneration, consecration, canonization, sanctification, edification

تطهیر (اسم)
purgation, purge, purification, sanctification, catharsis

انگلیسی به انگلیسی

• act of making holy, consecration; process of becoming holy; purification, act of making free from sin

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : sanctify
✅️ اسم ( noun ) : sanctity / sanctification / sanctuary
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
مقدس سازی

بپرس