1. Especially the view of samsara has totally changed the death concept of Tibetan.
[ترجمه گوگل]به خصوص نمای سامسارا مفهوم مرگ تبتی را کاملاً تغییر داده است
[ترجمه ترگمان]به خصوص دیدگاه of به طور کامل مفهوم مرگ تبتی را تغییر داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. If you want to help parents escape Samsara, you have to attain enlightenment first.
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید به والدین کمک کنید تا از سامسارا فرار کنند، ابتدا باید به روشنگری برسید
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید به پدر و مادر کمک کنید از Samsara فرار کنید، باید زودتر روشن شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The life, fluctuates in the samsara, life, then eternal in each real instantance.
[ترجمه گوگل]زندگی، در سامسارا، زندگی، در نوسان است، سپس در هر لحظه ابدی
[ترجمه ترگمان]حیات، در the، زندگی، و سپس در هر instantance واقعی نوسان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Let the second hand suspend, awakes from the samsara, loves thorough.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید دست دوم معلق شود، از سامسارا بیدار می شود، به طور کامل عشق می ورزد
[ترجمه ترگمان]بگذار دست دوم معلق بماند، بیدار شود، از the بیدار شود، عشق کامل و کامل را دوست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The value goal of six aspects of samsara is to surpass samsara for final extrication.
[ترجمه گوگل]هدف ارزشی شش جنبه سامسارا پیشی گرفتن از سامسارا برای خروج نهایی است
[ترجمه ترگمان]هدف ارزشی شش بعد of این است که از samsara برای extrication نهایی پیشی بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Heard in the samsara the soul more is tenacious easier to disintegrate.
[ترجمه گوگل]در سامسارا شنیده می شود که روح استوارتر راحت تر متلاشی می شود
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Mind goes, and forgetting stays. Waiting for next samsara. I will bury hope!
[ترجمه گوگل]ذهن می رود و فراموشی می ماند منتظر سامسارای بعدی امید را به گور خواهم برد!
[ترجمه ترگمان]ذهن خوانی دارد و می ماند منتظر for بعدی هستم من این امید را به خاک خواهم سپرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This paper discusses his criticism on emptiness, nature, samsara, ahimsa, idol worship of Buddhism and analyses the reason and the meaning of the history phenomenon.
[ترجمه گوگل]این نوشتار به نقد او بر پوچی، طبیعت، سامسارا، آهیمسا، بت پرستی بودیسم پرداخته و دلیل و معنای پدیده تاریخ را تحلیل می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله انتقادی خود را در زمینه تهی بودن، طبیعت، samsara، پرستش بت بودایی، و تجزیه و تحلیل دلیل و معنای پدیده تاریخ مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Having no samsara, there is no reincarnation, there is no soul.
[ترجمه گوگل]بدون داشتن سامسارا، تناسخ وجود ندارد، روح وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]چون هیچ samsara وجود ندا ره هیچ روحی وجود ندا ره، هیچ روحی وجود ندا ره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The carefree rain's rhythm, the time samsara, is awaking or sleepwalks, is real or the fairyland.
[ترجمه گوگل]ریتم باران بی خیال، زمان سامسارا، بیداری یا راه رفتن در خواب، واقعی است یا سرزمین پریان
[ترجمه ترگمان]ریتم بارش آزاد، زمان samsara، بیدار شدن یا sleepwalks است، واقعی یا سرزمین افسانه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In Indian literature, samsara maintains its original religious meaning.
[ترجمه گوگل]در ادبیات هندی، سامسارا معنای اصلی مذهبی خود را حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]در ادبیات هند، samsara معنای اصلی خود را حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A human being forgets to live in natural samsara.
[ترجمه گوگل]یک انسان زندگی در سامسارای طبیعی را فراموش می کند
[ترجمه ترگمان]انسانی که فراموش می کند در samsara طبیعی زندگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Not having to be reborn in samsara - vata is beneficial and a source of happiness.
[ترجمه گوگل]عدم نیاز به تولد دوباره در سامسارا - واتا سودمند و منبع خوشبختی است
[ترجمه ترگمان]نیاز به تجدید حیات در samsara - vata مفید و یک منبع شادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Heart in sentiment samsara no longer noble.
[ترجمه گوگل]قلب در احساسات سامسارا دیگر نجیب نیست
[ترجمه ترگمان]قلب در احساس، دیگر شرافتمندانه نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید