samizdat

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the underground publishing and propagation of manuscripts that were denied, or not submitted for, official sanction by the government of the former Soviet Union.

(2) تعریف: typescripts or mimeographs so produced and distributed.

جمله های نمونه

1. Historian, essayist and political publicist, he was the editor of several underground "samizdat" periodicals and was arrested and imprisoned several times for his pro-democratic activities.
[ترجمه گوگل]او مورخ، مقاله‌نویس و روزنامه‌نگار سیاسی، سردبیر چندین نشریه زیرزمینی «سمیزدات» بود و به‌خاطر فعالیت‌های دموکراتیک‌خواهانه‌اش چندین بار دستگیر و زندانی شد
[ترجمه ترگمان]مقاله نویس، مقاله نویس، مقاله نویس سیاسی، او سردبیر چندین مجله \"samizdat\" بود و چندین بار به خاطر فعالیت های طرفدار دموکراسی او دستگیر و زندانی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In Holly's ear Feldstein whispered of the circulation of the samizdat writings.
[ترجمه گوگل]فلدشتاین در گوش هالی از گردش نوشته های سامیزدات زمزمه کرد
[ترجمه ترگمان]در گوش هالی، Feldstein از انتشار نوشته های samizdat زمزمه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His pervasive, and often cruel and petty, repression, in the words of one of the country's most famous samizdat writers of the Ben Ali years, Om Zied, "put a policeman in everyone's head".
[ترجمه گوگل]سرکوب فراگیر، و اغلب ظالمانه و کوچک او، به قول یکی از مشهورترین سمیزدات نویسان کشور در سال های بن علی، ام زید، «در سر همه یک پلیس گذاشت»
[ترجمه ترگمان]به گفته یکی از مشهورترین نویسندگان معروف the بن علی، ام زیاد، \"او پلیس را در سر همه قرار داد\"، فراگیر و اغلب بی رحمانه و کوچک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And beyond this partition, viral videos and blog posts are becoming the samizdat of ourday.
[ترجمه گوگل]و فراتر از این پارتیشن، ویدئوهای ویروسی و پست های وبلاگ در حال تبدیل شدن به سمیزت امروز ما هستند
[ترجمه ترگمان]و فراتر از این افراز، ویدئوهای ویروسی و پست های وبلاگ در حال تبدیل شدن به samizdat of هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There was also a report that made the rounds of the world of financial electronic Samizdat.
[ترجمه گوگل]همچنین گزارشی منتشر شد که دور دنیای الکترونیک مالی سامیزدات را به گردش درآورد
[ترجمه ترگمان]همچنین گزارشی وجود داشت که دوره ای از دنیای معاملات الکترونیکی مالی را در بر می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The intelligentsia responded in kind: it paid tribute to his courage, read his works in samizdat but was spooked by his anti-Western attitude and refused to recognise him as one of their number.
[ترجمه گوگل]روشنفکران هم پاسخ دادند: به شجاعت او ادای احترام کردند، آثار او را در سامیزدات خواندند، اما از نگرش ضدغربی او به وحشت افتادند و از پذیرفتن او به عنوان یکی از شمارشان خودداری کردند
[ترجمه ترگمان]روشنفکران به نوعی واکنش نشان دادند: آن به شجاعت او احترام گذاشت، آثار او را در samizdat خواند، اما از رفتار ضد غربی او وحشت داشت و او را به عنوان یکی از تعدادشان تشخیص نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The film was never shown in cinemas in Belarus of course, but 100 thousand copies circulated in the form of underground samizdat CDs.
[ترجمه گوگل]البته این فیلم هرگز در سینماهای بلاروس نمایش داده نشد، اما 100 هزار نسخه در قالب سی دی های سامیزدات زیرزمینی منتشر شد
[ترجمه ترگمان]این فیلم هرگز در سینماهای بلاروس نمایش داده نشد، اما ۱۰۰ هزار نسخه به شکل سی دی های زیرزمینی پخش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Did they really believe that the workers' and peasants' state was built on such shaky foundations that a few sheets of mimeographed samizdat could bring it down?
[ترجمه گوگل]آیا واقعاً باور داشتند که دولت کارگری و دهقانی بر پایه‌های متزلزلی بنا شده است که چند ورق سمیزدات شبیه‌نگاری شده می‌تواند آن را به زیر بکشد؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها واقعا بر این باورند که کارگران و دهقانان با چنان پایه های سست و لرزان ساخته شده اند که چند ورق کاغذ mimeographed می تواند آن را پایین بیاورد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The audience for academic journals and collections of philosophical essays is limited, however, and so the essay tended to be passed along, samizdat style, from one aficionado to another.
[ترجمه گوگل]با این حال، مخاطبان مجلات دانشگاهی و مجموعه‌های مقالات فلسفی محدود است، بنابراین مقاله تمایل داشت که به سبک سامیزدات از یک علاقه‌مند به دیگری منتقل شود
[ترجمه ترگمان]مخاطب برای مجلات علمی و مجموعه های مقالات فلسفی محدود است، با این حال، این مقاله به سبک، و از یک aficionado به دیگری منتقل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

the clandestine copying and distribution of literature banned by the state, especially formerly in the communist countries of eastern Europe.
"a samizdat newsletter"

بپرس