صفت ( adjective )
• (1) تعریف: being one identical thing or person and not a new or different thing or person.
• مترادف: identical, selfsame, very
• متضاد: different, other
• مشابه: even, level, like, one, synonymous
• مترادف: identical, selfsame, very
• متضاد: different, other
• مشابه: even, level, like, one, synonymous
- We must have spoken to the same person at different times.
[ترجمه گوگل] ما باید در زمان های مختلف با یک نفر صحبت کرده باشیم
[ترجمه ترگمان] ما باید در زمان های مختلف با یک شخص صحبت کرده باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ما باید در زمان های مختلف با یک شخص صحبت کرده باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- This is the same bed that your father slept in when he was a child.
[ترجمه گلناز] این همان بستری است که پدرت زمانی که بچه بود در آن خوابیده بود|
[ترجمه سوسن] این همان تختخوابی است که پدرت در کودکی در آن می خوابیده است.|
[ترجمه سوسن] این همان تختخوابی است که وقتی پدرت بچه بود در آن می خوابید.|
[ترجمه mn] این همان تختی است که پدرت وقتی بچه بود روی آن میخوابید|
[ترجمه گوگل] این همان تختی است که پدرت در کودکی در آن می خوابید[ترجمه ترگمان] این همان رختخوابی است که پدرت وقتی بچه بود خوابیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: perfectly alike or equal; not at all different.
• مترادف: duplicate, equal, equivalent, identical, like
• متضاد: contrary, different, opposite
• مشابه: alike, analogous, close, commensurate, comparable, correspondent, corresponding, even, indistinguishable, interchangeable, kindred, level, near, parallel, similar, twin
• مترادف: duplicate, equal, equivalent, identical, like
• متضاد: contrary, different, opposite
• مشابه: alike, analogous, close, commensurate, comparable, correspondent, corresponding, even, indistinguishable, interchangeable, kindred, level, near, parallel, similar, twin
- He gets me the same gift every year--soap.
[ترجمه گوگل] او هر سال همان هدیه را برای من می گیرد - صابون
[ترجمه ترگمان] هر سال یه هدیه مشابه بهم میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هر سال یه هدیه مشابه بهم میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She and her friend were wearing the same hats at the party.
[ترجمه عارف] او و دوستش کلاه های شبیه به هم پوشیده بودند.|
[ترجمه الناز] اوو دوستش کلاههای مشابهی در مهمانی پوشیده بودند|
[ترجمه ملیکا] اوو دوستش کلاههای شبیه به هم در مهمانی پوشیده بودند|
[ترجمه آریا] اون و رفیقش یه جور کلاه/همون کلاه پوشیده بودن تویِ مهمونی|
[ترجمه گوگل] او و دوستش در مهمانی کلاه مشابهی بر سر داشتند[ترجمه ترگمان] او و دوستش هم همان کلاه های مهمانی را پوشیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- This cheese is the same price as the cheese on the counter.
[ترجمه گوگل] این پنیر هم قیمت پنیر روی پیشخوان است
[ترجمه ترگمان] این پنیر هم همان قیمت پنیر روی پیشخوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این پنیر هم همان قیمت پنیر روی پیشخوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- It's going to be the same temperature this afternoon as yesterday.
[ترجمه الناز] قرار است دمای بعدازظهر همانند دیروز باشد|
[ترجمه گوگل] دمای هوا امروز بعدازظهر مثل دیروز خواهد بود[ترجمه ترگمان] امروز بعد از ظهر همان دما خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: not changed; being as before.
• مترادف: unaltered, unchanged
• متضاد: different
• مشابه: abiding, changeless, constant, enduring, identical, immutable, invariable, selfsame, unchangeable
• مترادف: unaltered, unchanged
• متضاد: different
• مشابه: abiding, changeless, constant, enduring, identical, immutable, invariable, selfsame, unchangeable
- After twenty years, my feelings about her were the same.
[ترجمه گوگل] بعد از بیست سال، احساس من نسبت به او یکسان بود
[ترجمه ترگمان] بعد از بیست سال، احساس من نسبت به او مثل سابق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بعد از بیست سال، احساس من نسبت به او مثل سابق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
ضمیر ( pronoun )
عبارات: all the same, the same
عبارات: all the same, the same
• : تعریف: something or someone exactly as previously mentioned.
- She said she was willing to go, and I said the same.
[ترجمه گوگل] او گفت که حاضر است برود و من هم همین را گفتم
[ترجمه ترگمان] گفت که مایل است برود و من هم همین را گفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] گفت که مایل است برود و من هم همین را گفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید