Sam Hill /samˈhɪl/ ( n - North American English, informal ) – meaning:
used in exclamations as a euphemism or minced oath for "the devil" or "hell" personified. ( NEW OXFORD AMERICAN DICTIONARY )
... [مشاهده متن کامل]
عبارتی است که جایگزینِ ناسزاگویی و به جهت حسن تعبیر بجای عباراتی مثل لعنتی، کوفتی، مرده شور برده؛ زهرماری؛ شیطانی و موارد مشابه بکار می رود
Example 1: 👇
What in Sam Hill is that?
این کوفت یا زهرماریِ لعنتی چیه؟
Example 2: 👇
Why in Sam Hill can't a man and a woman get married without all this fuss?
مرده شورش رو ببرن که یک مرد و یک زن نمی تونن بدون این همه هیاهو با هم ازدواج کنند؟
Example 3: 👇
He probably would have poured it into his milk glass had I not asked what the Sam Hill he was doing.
اگه نپرسیده بودم که چه غلطی می کنه، احتمالاً اون رو در لیوان شیرش ریخته بود.
Example 4: 👇
DINAH: Come over here and speak very low
UNCLE WILLIE: What the Sam Hill for? What’s alack? What’s afoot?
DINAH: I had no one to turn to but you, Uncle Willie
UNCLE WILLIE: People always turn to me. I wish they’d stop.
DINAH: It’s desperate. It’s about Tracy.
The Philadelphia Story - a play by Philip Barry
دینا: بیا اینجا و خیلی آروم حرف بزن که کسی نشنَوِه.
عمو ویلی: مگه راجبِ چه کوفتیِه؟ چی حیف شده ( یا افسوس چی رو باید بخوریم ) ؟ چه خبر ه ( یا چه اتفاقی داره میوفته ) ؟
دینا: من جز تو کسی را نداشتم که باهاش حرف بزنم، عمو ویلی
عمو ویلی: مردم همیشه من رو امینِ خودشون می دونن و میخوان با من حرف بزنن. کاش یکی جولوشونو می گرفت.
دینا: مطلب ناامید کننده است. درباره تریسی هست.
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #داستان فیلادلفیا، # اثر فیلیپ بری
... [مشاهده متن کامل]
عبارتی است که جایگزینِ ناسزاگویی و به جهت حسن تعبیر بجای عباراتی مثل لعنتی، کوفتی، مرده شور برده؛ زهرماری؛ شیطانی و موارد مشابه بکار می رود
این کوفت یا زهرماریِ لعنتی چیه؟
مرده شورش رو ببرن که یک مرد و یک زن نمی تونن بدون این همه هیاهو با هم ازدواج کنند؟
اگه نپرسیده بودم که چه غلطی می کنه، احتمالاً اون رو در لیوان شیرش ریخته بود.
دینا: بیا اینجا و خیلی آروم حرف بزن که کسی نشنَوِه.
عمو ویلی: مگه راجبِ چه کوفتیِه؟ چی حیف شده ( یا افسوس چی رو باید بخوریم ) ؟ چه خبر ه ( یا چه اتفاقی داره میوفته ) ؟
دینا: من جز تو کسی را نداشتم که باهاش حرف بزنم، عمو ویلی
عمو ویلی: مردم همیشه من رو امینِ خودشون می دونن و میخوان با من حرف بزنن. کاش یکی جولوشونو می گرفت.
دینا: مطلب ناامید کننده است. درباره تریسی هست.
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #داستان فیلادلفیا، # اثر فیلیپ بری
من نپرسیدم که او چه او چه غلطی داشت میکرد