1. He took a saxophone from the Salvation Army but was caught and had to hand it back.
[ترجمه گوگل]او یک ساکسیفون از ارتش رستگاری گرفت اما دستگیر شد و مجبور شد آن را پس بدهد
[ترجمه ترگمان]او یک ساکسیفون از ارتش رستگاری گرفت، اما دستگیر شد و مجبور شد آن را پس بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A closer look revealed the familiar Salvation Army logo on the pot, but this bell-ringer was like none I recognized.
[ترجمه گوگل]با نگاهی دقیقتر، لوگوی آشنای ارتش رستگاری روی گلدان نشان داده شد، اما این زنگساز شبیه هیچکدام بود که من نمیشناختم
[ترجمه ترگمان]یک نگاه دقیق تر نشان داد که آرم ارتش رستگاری آشنا روی ظرف قرار دارد، اما این زنگ مانند چیزی بود که من می شناختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There is the Salvation Army that is mentioned.
[ترجمه گوگل]ارتش نجات وجود دارد که به آن اشاره شده است
[ترجمه ترگمان]ارتش رستگاری نام دارد که به آن اشاره شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Members of the Salvation Army have remained silent since their announcement that their money had disappeared.
[ترجمه گوگل]اعضای ارتش رستگاری از زمان اعلام ناپدید شدن پول هایشان سکوت کرده اند
[ترجمه ترگمان]اعضای ارتش رستگاری از زمانی که اعلام کردند پولشان از بین رفته است، ساکت مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Salvation Army Have projects in Wandsworth and Lothian offering emotional and practical support and recreational facilities.
[ترجمه گوگل]ارتش رستگاری پروژه هایی در واندسورث و لوتیان دارد که پشتیبانی عاطفی و عملی و امکانات تفریحی را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]ارتش رستگاری دارای پروژه هایی در Wandsworth و لوتیان هستند که حمایت عاطفی و عملی و امکانات تفریحی فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. That same year the Salvation Army was celebrating a hundred years of witness in Rhodesia.
[ترجمه گوگل]در همان سال، ارتش رستگاری صد سال شهادت را در رودزیا جشن می گرفت
[ترجمه ترگمان]در همان سال، ارتش رستگاری ۱۰۰ سال شاهد در رودزیا را جشن گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The Salvation Army is an institution that performs good works, and it is entitled to its views of homosexuality.
[ترجمه گوگل]ارتش رستگاری نهادی است که کارهای خوبی انجام می دهد و حق دارد دیدگاه های خود را درباره همجنس گرایی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]ارتش رستگاری یک موسسه خیریه است که کاره ای خوبی را انجام می دهد و این حق دارد که دیدگاه های خود درباره همجنس گرایی را بیان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I go into a Salvation Army hostel right, and then that's it, problem solved.
[ترجمه گوگل]من درست به خوابگاه ارتش رستگاری می روم، و بعد تمام شد، مشکل حل شد
[ترجمه ترگمان]من به هتل شبانه روزی ارتش رستگاری می روم، و بعد آن را حل می کنم، مشکل حل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I got some phone numbers out of the Salvation Army yesterday.
[ترجمه گوگل]من دیروز چند شماره تلفن از ارتش نجات گرفتم
[ترجمه ترگمان] دیروز چند تا شماره تلفن از ارتش رستگاری گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Salvation Army in Sri Lanka had a reputation for making a rupee stretch further than anyone else.
[ترجمه گوگل]ارتش رستگاری در سریلانکا به این شهرت داشت که بیش از هر کس دیگری روپیه را افزایش داد
[ترجمه ترگمان]ارتش رستگاری در سری لانکا شهرت داشت که روپیه بیشتر از هر کس دیگری کشیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The only alternative was the Salvation Army.
[ترجمه گوگل]تنها جایگزین، ارتش نجات بود
[ترجمه ترگمان]تنها جایگزین ارتش رستگاری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The activities of the Salvation Army and the smaller Church Army continued as before, but without notable expansion.
[ترجمه گوگل]فعالیتهای ارتش رستگاری و ارتش کلیسای کوچکتر مانند قبل ادامه یافت، اما بدون گسترش چشمگیر
[ترجمه ترگمان]فعالیت های ارتش آزادی بخش و ارتش کوچک تر نیز مانند گذشته ادامه یافت، اما بدون توسعه قابل توجه ادامه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A young Salvation Army lassie with black curly hair, brown eyes and a peaches and cream complexion had caught his eye.
[ترجمه گوگل]دختر جوان ارتش رستگاری با موهای مجعد مشکی، چشمان قهوهای و رنگ هلویی و کرم توجه او را جلب کرده بود
[ترجمه ترگمان]جوانی بود با موهای مجعد، چشمان قهوه ای، چشمان قهوه ای و پوست هلو، چشم او را گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In a sense the Salvation Army is a subculture.
[ترجمه گوگل]به یک معنا ارتش رستگاری یک خرده فرهنگ است
[ترجمه ترگمان]در یک حس، ارتش رستگاری یک خرده فرهنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. When their daughter, another Maria, joined the Salvation Army she was disinherited.
[ترجمه گوگل]وقتی دخترشان، ماریا دیگری، به ارتش رستگاری پیوست، از ارث محروم شد
[ترجمه ترگمان]وقتی دخترشان، ماریا دیگر، به سپاه رستگاری پیوست، از ارث محروم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید