1. One of the most striking and salutary thing in Ameican life is the widespread study of law.
[ترجمه گوگل]یکی از چشمگیرترین و مفیدترین چیزها در زندگی آمریکایی ها مطالعه گسترده حقوق است
[ترجمه ترگمان]یکی از سودمندترین و سودمندترین چیز در زندگی Ameican مطالعه گسترده قانون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The accident was a salutary reminder of the dangers of climbing.
[ترجمه گوگل]این حادثه یادآور خطرات کوهنوردی بود
[ترجمه ترگمان]این حادثه یک یادآور مفید از خطرات بالا رفتن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This would have a salutary effect upon the health of the family.
[ترجمه گوگل]این امر تأثیر مفیدی بر سلامت خانواده خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]این امر تاثیری سودمند بر سلامت خانواده خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The accident is a salutary reminder of the dangers of climbing.
[ترجمه گوگل]حادثه یادآور خطرات کوهنوردی است
[ترجمه ترگمان]این حادثه یک یادآور مفید از خطرات بالا رفتن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It was a salutary experience to be in the minority.
[ترجمه گوگل]در اقلیت بودن تجربه مفیدی بود
[ترجمه ترگمان]در اقلیت بودن تجربه ای سودمند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The team's defeat is a salutary warning before the World Cup.
[ترجمه گوگل]شکست این تیم یک هشدار مفید قبل از جام جهانی است
[ترجمه ترگمان]شکست تیم قبل از جام جهانی یک هشدار سودمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The plant proved salutary.
8. Her fate should be a salutary lesson .
[ترجمه گوگل]سرنوشت او باید یک درس مفید باشد
[ترجمه ترگمان] سرنوشت اون باید یه درس مفید باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. More simple salutary lessons were being learned in Britain too.
[ترجمه گوگل]در بریتانیا نیز درسهای مفیدتری آموخته شد
[ترجمه ترگمان]درس های بسیار ساده تری نیز در بریتانیا نیز تدریس می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It is salutary to note the political involvement of even this reputedly other-worldly figure.
[ترجمه گوگل]توجه به دخالت سیاسی حتی این شخصیت مشهور دنیای دیگر، مفید است
[ترجمه ترگمان]بسیار سودمند است که به مشارکت سیاسی حتی این رقم معروف هم اشاره کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Dishonest people would now be free of the salutary fear which alloyed their admiration of the confiding temperament of tradesmen.
[ترجمه گوگل]اکنون افراد نادرست از ترس سودمندی که تحسین آنها از خلق و خوی محرمانه تاجران را تلف می کرد، رها می شدند
[ترجمه ترگمان]امروزه مردم از ترس salutary که از خلق و خوی confiding of لذت می برند، آزاد خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This can be a very salutary experience.
[ترجمه گوگل]این می تواند یک تجربه بسیار مفید باشد
[ترجمه ترگمان]این می تواند یک تجربه بسیار مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Salutary, because I am made more aware of the advances made in developing the nursing role in health care.
[ترجمه گوگل]مفید است، زیرا من از پیشرفت های حاصل شده در توسعه نقش پرستاری در مراقبت های بهداشتی بیشتر آگاه هستم
[ترجمه ترگمان]Salutary، به این دلیل که بیشتر از پیشرفت های انجام شده در توسعه نقش پرستاری در مراقبت های بهداشتی آگاه هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The Crabb incident is a salutary reminder that one should never believe anything a government says about an incident involving intelligence.
[ترجمه گوگل]حادثه خرچنگ یادآوری مفیدی است که هرگز نباید هر چیزی را که یک دولت در مورد حادثه ای مربوط به اطلاعات می گوید باور کرد
[ترجمه ترگمان]رویداد Crabb یک یادآور مفید است که هیچ کس نباید چیزی را باور کند که دولت در مورد حادثه مربوط به اطلاعات می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Indeed, Evangelicals considered fear of death to be salutary.
[ترجمه گوگل]در واقع انجیلیان ترس از مرگ را مایه نجات می دانستند
[ترجمه ترگمان]در واقع، Evangelicals ترس از مرگ را در نظر گرفت که سودمند واقع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید