1. salted and roasted pumpkin seeds
تخمه کدوی نمک زده و برشته
2. i salted the beef for four hours
گوشت گاو را چهار ساعت در نمک خواباندم.
3. she salted her speech with quotations from s'adi
با نقل اشعار سعدی به سخنرانی خود چاشنی زد.
4. they salted the mine with gold and sold it at double the price
آنها توی معدن طلا پاشیدند و آن را دو برابر قیمت فروختند.
5. experience has salted his beard
تجربه ریش او را سفید کرده است.
6. the accountant has salted the books
حسابدار توی دفاتر دست برده است.
7. in order to deceive the buyers, they salted the oil well
برای فریب دادن خریداران توی چاه نفت مقداری نفت ریختند.
8. The roads had been salted after snowed.
[ترجمه گوگل]پس از بارش برف جاده ها نمک زده شده بود
[ترجمه ترگمان]پس از برف، جاده ها را نمک سود کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Salted peanuts were recently revealed as the nation's favourite snack.
[ترجمه گوگل]اخیراً بادام زمینی شور به عنوان میان وعده مورد علاقه مردم معرفی شد
[ترجمه ترگمان]بادام زمینی پوست کنده به تازگی به عنوان اسنک مورد علاقه اش آشکار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Fill a large pot with salted water and bring it to the boil.
[ترجمه گوگل]یک قابلمه بزرگ را با آب نمک پر کنید و آن را به جوش آورید
[ترجمه ترگمان]یک قابلمه بزرگ با آب شور پر کنید و آن را بجوشانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He salted away a fortune over the years and no one ever knew!
[ترجمه گوگل]او در طول سال ها ثروتی را از بین برد و هیچ کس هرگز نمی دانست!
[ترجمه ترگمان]اون سال ها ثروت رو از بین برده بود و هیچ کس نمی دونست!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Put a pan of salted water on to boil.
[ترجمه گوگل]یک ظرف آب نمک را روی آن قرار دهید تا بجوشد
[ترجمه ترگمان]یه ظرف پر از آب شور رو به جوش بیار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The meat is salted to store it through the winter.
[ترجمه گوگل]گوشت را نمک می زنند تا در زمستان نگهداری شود
[ترجمه ترگمان]گوشت نمک سود شده تا از طریق زمستان آن را ذخیره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She salted away most of the profit from the business.
[ترجمه گوگل]او بیشتر سود کسب و کار را از بین برد
[ترجمه ترگمان]اون بیشتر سود رو از تجارت برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She has salted down enough money to buy a house.
[ترجمه گوگل]او برای خرید خانه به اندازه کافی پول خرج کرده است
[ترجمه ترگمان]پول کافی برای خریدن یک خانه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Boil the potatoes in salted water until just tender.
[ترجمه گوگل]سیب زمینی ها را در آب نمک بجوشانید تا کمی نرم شوند
[ترجمه ترگمان]سیب زمینی را در آب شور بجوشانید تا این که کمی نرم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید