1. The theory of "Companying" is the saltant transformation for credit card, and is just underway.
[ترجمه گوگل]تئوری "شرکت" تحولی مهم برای کارت اعتباری است و به تازگی در حال انجام است
[ترجمه ترگمان]نظریه \"Companying\" تبدیل saltant به کارت اعتباری است و در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نظریه \"Companying\" تبدیل saltant به کارت اعتباری است و در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Aside from, I argue that use the saltant small mouse to experiment is a very good idea, not only is closeness with human, but eco-friendly.
[ترجمه گوگل]جدا از این، من استدلال می کنم که استفاده از موش کوچک نمکی برای آزمایش ایده بسیار خوبی است، نه تنها نزدیکی با انسان، بلکه دوستدار محیط زیست است
[ترجمه ترگمان]گذشته از این، من استدلال می کنم که استفاده از موس کوته saltant برای آزمایش یک ایده بسیار خوب است، نه تنها نزدیکی با انسان بلکه با محیط زیست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گذشته از این، من استدلال می کنم که استفاده از موس کوته saltant برای آزمایش یک ایده بسیار خوب است، نه تنها نزدیکی با انسان بلکه با محیط زیست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Lastly, the science and technology HR sustainable exploitation ensures the saltant development of Sichuan Province.
[ترجمه گوگل]در نهایت، بهره برداری پایدار از منابع انسانی علم و فناوری، توسعه پایدار استان سیچوان را تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، بهره برداری پایدار از منابع انسانی و فن آوری، توسعه پایدار استان سیچوان را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نهایت، بهره برداری پایدار از منابع انسانی و فن آوری، توسعه پایدار استان سیچوان را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Below the leader of party and government, through 45 years struggle difficultly, especially 11 of the party 3 in after plenary meeting, I saved highway career to have saltant development.
[ترجمه گوگل]زیر رهبر حزب و دولت، از طریق 45 سال مبارزه به سختی، به خصوص 11 از حزب 3 در پس از جلسه عمومی، من زندگی حرفه ای بزرگراه را نجات داد به توسعه نمک
[ترجمه ترگمان]در زیر رهبر حزب و دولت، از طریق ۴۵ سال مبارزه با difficultly، به ویژه ۱۱ نفر از گروه ۳ در پس از جلسه عمومی، من پیشرفت شغلی بزرگراه را نجات دادم تا توسعه saltant داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در زیر رهبر حزب و دولت، از طریق ۴۵ سال مبارزه با difficultly، به ویژه ۱۱ نفر از گروه ۳ در پس از جلسه عمومی، من پیشرفت شغلی بزرگراه را نجات دادم تا توسعه saltant داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Directed toward pressure signals time varying and nonlinear feature, pressure signals wavelet transform reflected frequency varying feature of saltant point.
[ترجمه گوگل]به سمت سیگنال های فشار تغییر زمان و ویژگی غیر خطی، سیگنال های فشار تبدیل موجک فرکانس منعکس شده ویژگی های متغیر نقطه نمکی
[ترجمه ترگمان]به کارگردانی فشار به سمت سیگنال های فشار در تغییر زمان و ویژگی غیر خطی، سیگنال های فشار و تبدیل موجک دارای ویژگی متغیر مختلفی از نقطه saltant هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به کارگردانی فشار به سمت سیگنال های فشار در تغییر زمان و ویژگی غیر خطی، سیگنال های فشار و تبدیل موجک دارای ویژگی متغیر مختلفی از نقطه saltant هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید