salivary gland


غده بزاق، غده خیوزا

جمله های نمونه

1. The snake's venom glands are modified salivary glands, and the venom modified saliva.
[ترجمه گوگل]غدد سمی مار غدد بزاقی اصلاح شده و بزاق اصلاح شده با سم هستند
[ترجمه ترگمان]غده های زهر مار غدد لنفاوی را اصلاح می کنند و the modified را اصلاح می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The venom glands are modified salivary glands located in the lower jaws.
[ترجمه گوگل]غدد سمی غدد بزاقی اصلاح شده ای هستند که در فک پایین قرار دارند
[ترجمه ترگمان]غدد زهر دارای غدد salivary هستند که در فک پایینی قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I had great smell, excellent salivary glands, powerful tear ducts, and the vision of an old mole.
[ترجمه گوگل]بوی عالی، غدد بزاقی عالی، مجاری اشک قوی، و بینایی یک خال قدیمی داشتم
[ترجمه ترگمان]بوی خوبی به مشام می رسید، غدد لنفاوی عالی و مجرای اشک پر قدرت و تصویر یک جاسوس پیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is analogous to carcinomas of the salivary gland tissues.
[ترجمه گوگل]مشابه کارسینوم بافت های غدد بزاقی است
[ترجمه ترگمان]آن شبیه به carcinomas بافته ای غدد salivary است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective : Malignant myoepithelioma (MME) of salivary gland, also known as myoepithelial carcinoma, is rare and its biologic behavior has not been clarified entirely .
[ترجمه گوگل]هدف: میواپیتلیومای بدخیم (MME) غدد بزاقی که به عنوان کارسینوم میواپیتلیال نیز شناخته می شود، نادر است و رفتار بیولوژیکی آن به طور کامل مشخص نشده است
[ترجمه ترگمان]هدف: Malignant myoepithelioma (MME)از غده salivary که به carcinoma myoepithelial نیز مشهور است نادر است و رفتار بیولوژیکی آن کاملا روشن نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The submandibular salivary gland is a main organ to secrete the epidermal growth factor(EGF).
[ترجمه گوگل]غده بزاقی زیر فکی اندام اصلی ترشح فاکتور رشد اپیدرمی (EGF) است
[ترجمه ترگمان]غده submandibular submandibular یک اندام اصلی است که عامل رشد epidermal (EGF را ترشح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Methods 147cases of common tumor of salivary gland, confirmed by needle aspiration cytodiagnosis were retrospectively analyzed and compared with findings from histopathology.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: 147 مورد تومور شایع غده بزاقی که با تشخیص سیتودیاگنوز آسپیراسیون سوزنی تأیید شده بود، به صورت گذشته‌نگر آنالیز و با یافته‌های هیستوپاتولوژی مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]روش های ۱۴۷ مورد تومور در غده salivary، تایید شده توسط اشتیاق needle به صورت گذشته نگر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با یافته های حاصل از histopathology مقایسه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Malignant salivary gland tumors are uncommon and demonstrate wide diversity of histopathological types and biological behaviors.
[ترجمه گوگل]تومورهای بدخیم غدد بزاقی غیر معمول هستند و تنوع گسترده ای از انواع هیستوپاتولوژیک و رفتارهای بیولوژیکی را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]تومورهای غده salivary salivary غیر معمول هستند و تنوع گسترده ای از انواع مختلف histopathological و رفتارهای زیستی را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. CONCLUSIONS: Tumor and tumor-like diseases, congenital deformities and salivary gland diseases are still the common ones encountered boral and maxillofacial surgeons in our hospital.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: تومورها و بیماری‌های شبه تومور، ناهنجاری‌های مادرزادی و بیماری‌های غدد بزاقی هنوز شایع‌ترین مواردی هستند که جراحان گاوزبان و فک و صورت در بیمارستان ما با آن‌ها مواجه می‌شوند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: تومور مغزی و تومور مانند بیماری های مادرزادی، ناهنجاری های مادرزادی و بیماری های غدد عصبی هنوز در بیمارستان ما با boral و جراحان سی تی اسکن مواجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Salivary gland function of residual sugar - free gum can be used surrogacy ( gum ) stimulation improve its functions.
[ترجمه گوگل]عملکرد غدد بزاقی باقیمانده آدامس بدون قند می تواند مورد استفاده قرار گیرد با تحریک رحم جایگزین (آدامس) باعث بهبود عملکرد آن می شود
[ترجمه ترگمان]عملکرد غده salivary مانده از قند باقی مانده می تواند به کار گرفته شود تا تحریک جایگزین بتواند وظایف خود را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Results Both the head and the salivary gland of Anopheles stephensi contained malaria exflagellation-inducing substance.
[ترجمه گوگل]ResultsBoth سر و غده بزاقی آنوفل استفنسی حاوی ماده تحریک کننده مالاریا است
[ترجمه ترگمان]نتایج هر دو سر و هم غده salivary of حاوی مواد محرک مالاریا بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Methods:186 patients with salivary gland mucocele were randomly divided into two treatment groups, 93 cases in each group, and treated by microwave or surgery respectively.
[ترجمه گوگل]روش کار: 186 بیمار مبتلا به موکوسل غدد بزاقی به طور تصادفی به دو گروه درمانی، 93 مورد در هر گروه تقسیم شدند و به ترتیب با مایکروویو یا جراحی تحت درمان قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۱۸۶ بیمار با mucocele غده salivary به صورت تصادفی به دو گروه درمان، ۹۳ مورد در هر گروه تقسیم شدند و به ترتیب با مایکروویو و یا جراحی درمان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Infected nervous tissue or salivary gland tissue is the best source of the virus.
[ترجمه گوگل]بافت عصبی یا بافت غدد بزاقی آلوده بهترین منبع ویروس است
[ترجمه ترگمان]بافت عصبی با بافت عصبی یا بافت غده هیپوفیز، بهترین منبع این ویروس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Immunohistological investigation shows the same changes in the gastrointestinal mucosa as seen in the salivary glands.
[ترجمه گوگل]بررسی ایمونوهیستولوژیک همان تغییراتی را که در غدد بزاقی مشاهده می شود در مخاط دستگاه گوارش نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]تحقیقات Immunohistological نیز همان تغییرات دستگاه گوارش را نشان می دهد که در غدد salivary دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] غده بزاقی -

انگلیسی به انگلیسی

• one of the six glands that secretes saliva in the mouth

پیشنهاد کاربران

بپرس