salesclerk


معنی: فروشنده مغازه
معانی دیگر: (در فروشگاه ها) فروشنده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: someone employed to assist and sell goods to customers in a store.

جمله های نمونه

1. The salesclerks ranged the goods in good order in the shop-windows.
[ترجمه گوگل]فروشنده ها اجناس را با نظم خوبی در ویترین مغازه ها مرتب می کردند
[ترجمه ترگمان]salesclerks کالاها را به سفارش خوبی در ویترین مغازه قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He is certainly a good salesclerk.
[ترجمه گوگل]او مطمئناً فروشنده خوبی است
[ترجمه ترگمان]مسلما آدم خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The shirt wasn't all the salesclerk cracked it up to be.
[ترجمه گوگل]پیراهن آن چیزی نبود که فروشنده آن را ترک کرده بود
[ترجمه ترگمان]پیراهنش تنها چیزی نبود که آن را پاره کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A salesclerk called security.
[ترجمه گوگل]فروشنده ای به نام امنیت
[ترجمه ترگمان] یه \"salesclerk\" به اسم \"امنیت ملی\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Salesclerk: Sorry, lady. We can't do that.
[ترجمه گوگل]فروشنده: ببخشید خانم ما نمی توانیم این کار را انجام دهیم
[ترجمه ترگمان]ببخشید خانم ما نمی توانیم این کار را بکنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Salesclerk: Come along then and bring this receipt with you.
[ترجمه گوگل]فروشنده: پس بیا و این رسید را با خود بیاور
[ترجمه ترگمان]پس بیا و این رسید را همراه خودت بیاور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The salesclerk scans the bar code.
[ترجمه گوگل]کارمند فروش بارکد را اسکن می کند
[ترجمه ترگمان] The، قانون بار رو اسکن می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The salesclerk looked at us suspiciously, a scruffy black boy and a black sailor in ill-fitting dress blues.
[ترجمه گوگل]فروشنده مشکوک به ما نگاه کرد، پسری سیاه‌پوست ژولیده و ملوانی سیاه‌پوست با لباس آبی نامناسب
[ترجمه ترگمان]salesclerk با بدگمانی به ما نگاه کردند، یک پسر سیاه scruffy و یک ملوان سیاه پوست که لباس تنش پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But the clever salesclerk soon realized which item I wanted.
[ترجمه گوگل]اما فروشنده باهوش خیلی زود متوجه شد که کدام کالا را می خواهم
[ترجمه ترگمان]اما زود فهمیدم که چه چیزی را می خواهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. SALESCLERK? Do you want large fries or small fries?
[ترجمه گوگل]متصدی فروش؟ آیا سیب زمینی سرخ کرده بزرگ می خواهید یا سیب زمینی سرخ کرده کوچک؟
[ترجمه ترگمان]salesclerk \"؟\" سیب زمینی سرخ کرده یا سیب زمینی سرخ کرده میخوای؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. SALESCLERK: May I help you, miss?
[ترجمه گوگل]فروشنده: می توانم به شما کمک کنم، خانم؟
[ترجمه ترگمان]میتونم کمکتون کنم خانم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I am now working here a salesclerk.
[ترجمه گوگل]من الان اینجا کارمند فروشنده هستم
[ترجمه ترگمان]من الان اینجا دارم کار می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Salesclerk: Which color would you like?
[ترجمه گوگل]فروشنده: کدام رنگ را دوست دارید؟
[ترجمه ترگمان]چه رنگی دوست داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Salesclerk: We never overcharge. It is a fair price to pay.
[ترجمه گوگل]کارمند فروش: ما هرگز هزینه اضافی نمی پردازیم این یک بهای منصفانه است
[ترجمه ترگمان] ما هیچ وقت زیادی مصرف نمی کنیم پول خوبی برای پرداخت کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فروشنده مغازه (اسم)
clerk, salesclerk

انگلیسی به انگلیسی

• salesperson in a store, one who sells merchandise in a store
a sales clerk is a shop assistant; used in american english.

پیشنهاد کاربران

) shop assistant ( British English
e. g. The salesclerk said they didn't carry ( = have a supply of ) sportswear
فروشنده ( کارمند فروش ) گفتش که لباس اسپرت ندارن
متصدی فروش
فروشنده

فروشنده
فروشنده فروشگاه
sales assistant

بپرس