1. Our prices are exclusive of sales tax.
[ترجمه گوگل]قیمت های ما بدون مالیات بر فروش است
[ترجمه ترگمان]قیمت ما انحصاری از مالیات بر فروش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Sales tax adds to the price.
[ترجمه گوگل]مالیات بر فروش به قیمت می افزاید
[ترجمه ترگمان]مالیات فروش به قیمت می افزاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Income from sales tax went down.
[ترجمه گوگل]درآمد حاصل از مالیات بر فروش کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]درآمد حاصل از مالیات بر فروش کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They will report back the general sentiment on sales tax, gross receipts tax, business transaction tax.
[ترجمه گوگل]آنها احساسات عمومی در مورد مالیات بر فروش، مالیات بر درآمد ناخالص، مالیات بر معاملات تجاری را گزارش خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها گزارش عمومی مالیات بر فروش، مالیات بر رسیده ای مالیات، مالیات معاملات تجاری را گزارش خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. That should prevent the adoption of a county sales tax or special assessments like the recently imposed recreational vehicle tax.
[ترجمه گوگل]این باید از تصویب مالیات فروش شهرستان یا ارزیابیهای ویژه مانند مالیات وسایل نقلیه تفریحی که اخیراً تحمیل شده است جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]این امر باید از اتخاذ یک مالیات فروش بخش یا ارزیابی های خاص مانند مالیات بر روی وسایل نقلیه تفریحی جدید جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Alternatively, any sales tax could be recovered at the point of sale.
[ترجمه گوگل]از طرف دیگر، هر گونه مالیات فروش می تواند در محل فروش بازیابی شود
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، هر گونه مالیات بر فروش می تواند در محل فروش پیدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The sales tax adds 8% to the price of clothes.
[ترجمه گوگل]مالیات بر فروش 8 درصد به قیمت لباس اضافه می کند
[ترجمه ترگمان]مالیات بر فروش ۸ % به قیمت لباس می افزاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. However it does not levy a general sales tax; sales taxes are the bread and butter of most state governments.
[ترجمه گوگل]با این حال، مالیات بر فروش عمومی وضع نمی کند مالیات بر فروش نان و کره اکثر دولت های ایالتی است
[ترجمه ترگمان]با این حال مالیات بر فروش عمومی را وضع نمی کند؛ مالیات بر فروش نان و کره اکثر دولت های ایالتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And there is no sales tax and no retail markup.
[ترجمه گوگل]و هیچ مالیات فروش و نشانه گذاری خرده فروشی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]و هیچ مالیات فروش و حاشیه خرده فروشی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I have to add about 4 cents in sales tax.
[ترجمه گوگل]من باید حدود 4 سنت مالیات بر فروش اضافه کنم
[ترجمه ترگمان]من باید حدود ۴ سنت در مالیات فروش اضافه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Sales tax in the state is 8%.
[ترجمه گوگل]مالیات بر فروش در ایالت 8 درصد است
[ترجمه ترگمان]مالیات بر فروش در دولت ۸ درصد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Income from the new sales tax will go into the purse and will pay for the sports complex.
[ترجمه گوگل]درآمد حاصل از مالیات فروش جدید وارد کیف می شود و هزینه مجموعه ورزشی را پرداخت می کند
[ترجمه ترگمان]درآمد حاصل از مالیات بر فروش جدید به کیسه وارد خواهد شد و برای مجتمع ورزشی هزینه خواهد پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Frequently the sales tax is levied on the importer or the manufacturer because it is easier to collect at source.
[ترجمه گوگل]غالباً مالیات فروش از واردکننده یا تولید کننده اخذ می شود زیرا دریافت آن در مبدا آسان تر است
[ترجمه ترگمان]اغلب مالیات بر فروش بر وارد کننده یا تولید کننده وضع می شود زیرا جمع آوری در منبع آسان تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. By militant diktat no Kashmiri pays income or sales tax nor electricity or water bills.
[ترجمه گوگل]بر اساس دستورات ستیزه جویانه، هیچ کشمیری نه مالیات بر درآمد یا فروش و نه قبض برق و آب پرداخت نمی کند
[ترجمه ترگمان]از سوی ستیزه جویان، هیچ کشمیری درآمد یا مالیات بر فروش یا قبض های آب یا آب را پرداخت نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید