sales force

جمله های نمونه

1. Can the sales force achieve/meet its financial objectives?
[ترجمه گوگل]آیا نیروی فروش می تواند به اهداف مالی خود دست یابد/برآورد؟
[ترجمه ترگمان]آیا نیروی فروش می تواند به اهداف مالی خود دست یابد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The company is running down its sales force.
[ترجمه گوگل]این شرکت در حال پایان دادن به نیروی فروش خود است
[ترجمه ترگمان]شرکت در حال اجرای نیروی فروش خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The product is being marketed through the existing sales force.
[ترجمه گوگل]این محصول از طریق نیروی فروش موجود به بازار عرضه می شود
[ترجمه ترگمان]محصول از طریق نیروی فروش موجود در بازار عرضه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Weldon Group has a 6 000 strong sales force.
[ترجمه گوگل]گروه ولدون دارای 6000 نیروی فروش قوی است
[ترجمه ترگمان]گروه Weldon ۶ هزار نیروی فروش قوی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This department services the international sales force .
[ترجمه گوگل]این بخش به نیروی فروش بین المللی خدمات می دهد
[ترجمه ترگمان]این بخش به نیروهای فروش بین المللی خدمات می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He kept a distance between himself and his sales force.
[ترجمه گوگل]او بین خود و نیروی فروشش فاصله گرفت
[ترجمه ترگمان]او فاصله بین خود و نیروی فروش را حفظ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Its newly established corporate sales force is intended only to drum up demand among the Fortune 1000.
[ترجمه گوگل]نیروی فروش شرکتی تازه تأسیس آن فقط برای افزایش تقاضا در میان Fortune 1000 در نظر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]تنها نیروی فروش شرکتی که به تازگی تاسیس شده است، تنها در نظر دارد که تقاضا را در میان the ۱۰۰۰ نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Four Merchandisers now support the Retail Sales Force, erecting displays of carpets and curtains within the shops.
[ترجمه گوگل]اکنون چهار تاجر از نیروی خرده‌فروشی پشتیبانی می‌کنند و تابلوهایی از فرش‌ها و پرده‌ها را در مغازه‌ها برپا می‌کنند
[ترجمه ترگمان]چهار merchandisers در حال حاضر از نیروی فروش خرده فروشان، برپایی نمایش های فرش و پرده درون مغازه ها حمایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. AppleAssist, a combination help-line and sales force.
[ترجمه گوگل]AppleAssist، ترکیبی از خط کمک و نیروی فروش
[ترجمه ترگمان]AppleAssist، یک ترکیب کمک - خط و نیروی فروش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We had to say farewell to an outstanding sales force, under Tony Ferrary, at the end of November.
[ترجمه گوگل]ما باید در پایان نوامبر با یک نیروی فروش برجسته، تحت رهبری تونی فراری خداحافظی می کردیم
[ترجمه ترگمان]ما مجبور شدیم با یک نیروی فروش برجسته، تحت نام تونی Ferrary، در اواخر نوامبر خداحافظی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Pearl has a 500-strong sales force which collects insurance premiums and arranges policies by the simple expedient of house-to-house calls.
[ترجمه گوگل]مروارید دارای 500 نیروی فروش است که حق بیمه را جمع آوری می کند و با استفاده از تماس های خانه به خانه، بیمه نامه ها را تنظیم می کند
[ترجمه ترگمان]پرل دارای یک نیروی فروش ۵۰۰ قوی است که حق بیمه را جمع آوری می کند و سیاست های را با مصلحت ساده of خانگی مرتب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Journal hears that an announcement on the sales force will be made internally this Monday and will not be made public.
[ترجمه گوگل]ژورنال می شنود که اطلاعیه ای در مورد نیروی فروش این دوشنبه به صورت داخلی اعلام خواهد شد و عمومی نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]ژورنال اعلام می کند که اعلام نیروی فروش در این روز دوشنبه به صورت داخلی صورت خواهد گرفت و علنی نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Following the restructuring of the Chambers Harrap sales force, Elaine Walker has been promoted to key accounts manager.
[ترجمه گوگل]پس از تغییر ساختار نیروی فروش چمبرز هارپ، الین واکر به عنوان مدیر حساب های کلیدی ارتقا یافت
[ترجمه ترگمان]در پی بازسازی اتاق های بازرگانی Harrap، الین واکر به عنوان مدیر حساب های اصلی ارتقا پیدا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The complete retail sales force attended the conference where presentations were made covering all aspects of selling.
[ترجمه گوگل]نیروی کامل خرده‌فروشی در کنفرانسی شرکت کردند که در آن ارائه‌هایی ارائه شد که تمام جنبه‌های فروش را پوشش می‌داد
[ترجمه ترگمان]تمام نیروی فروش خرده فروشی در این کنفرانس شرکت کردند که در آن ارائه ها همه جنبه های فروش را پوشش می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. CLARiiON will not use Data General's own sales force to market the products, only indirect channels.
[ترجمه گوگل]CLARiiON از نیروی فروش خود دیتا جنرال برای بازاریابی محصولات استفاده نمی کند، بلکه فقط از کانال های غیر مستقیم استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]CLARiiON از نیروی فروش خود برای بازاریابی محصولات، فقط کانال های غیرمستقیم استفاده نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sales staff, people who work as salesmen

پیشنهاد کاربران

کارمندان یک شرکت که کارشون فروش محصولات شرکتشونه
معمولا با تلفن زدن یا فروش حضوری
نیروی فروش
عامل فروش

بپرس