1. Salem is a cheerful, pleasant place.
2. He sent a messenger, a monk, Otto of Salem, to Rome to sound out Innocent.
[ترجمه گوگل]او یک قاصد، راهبی به نام اتو سلیمی را به رم فرستاد تا بیگناه را به صدا درآورد
[ترجمه ترگمان]قاصد، راهب، اوتو سالم، را به رم فرستاد تا بی گناه اعلام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He was under guard Monday in Salem Hospital, where he is expected to be arraigned.
[ترجمه گوگل]او روز دوشنبه در بیمارستان سالم تحت مراقبت بود و انتظار می رود در آنجا محاکمه شود
[ترجمه ترگمان]او روز دوشنبه در بیمارستان سالم تحت مراقبت بود که انتظار می رود محاکمه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The Salem witch trials have proved to be a legal travesty.
[ترجمه گوگل]محاکمه های جادوگر سالم ثابت شده است که یک حقه قانونی است
[ترجمه ترگمان]آزمایش جادوگر سیلم ثابت کرده که یه کپی قانونی بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She was accused of being a Salem witch for selling her soul to the devil at the strawberry banks.
[ترجمه گوگل]او به دلیل فروختن روح خود به شیطان در بانک های توت فرنگی به جادوگری سالم متهم شد
[ترجمه ترگمان]او متهم به یک جادوگر سیلم شده بود که روحش را به شیطان در ساحل توت فرنگی فروخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. George Salem of Prudential Securities is one who signals caution, however.
[ترجمه گوگل]با این حال، جورج سالم از شرکت Prudential Securities کسی است که هشدار می دهد
[ترجمه ترگمان]با این حال، جورج سالم از prudential Securities کسی است که هشدار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The inn is about 20 miles north of Salem.
[ترجمه گوگل]این مسافرخانه در حدود 20 مایلی شمال سالم است
[ترجمه ترگمان]این مسافرخونه در حدود ۲۰ مایل در شمال \"سیلم\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. About three years ago Eva Salem got into some trouble with a crocodile.
[ترجمه گوگل]حدود سه سال پیش اوا سالم با یک تمساح دچار مشکل شد
[ترجمه ترگمان]حدود سه سال پیش اوا سالم با یه کروکودیل دچار مشکل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In Egypt, Hussein Salem is accused of large-scale corruption in the sale of gas and of donating luxurious villas to Hosni Mubarak and his family in return for land.
[ترجمه گوگل]در مصر، حسین سالم به فساد بزرگ در فروش گاز و اهدای ویلاهای مجلل به حسنی مبارک و خانواده اش در ازای زمین متهم است
[ترجمه ترگمان]در مصر، حسین سالم متهم به فساد در مقیاس بزرگ در فروش گاز و ارائه villas لوکس به حسنی مبارک و خانواده اش در بازگشت به زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Melchizedek was the King of Salem. Salem in Hebrew means: peace.
[ترجمه گوگل]ملکیصدق پادشاه سالم بود Salem در زبان عبری به معنای صلح است
[ترجمه ترگمان]Melchizedek پادشاه سلیم بود سالم به معنی: صلح
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Wisteria covered alley in downtown Salem.
[ترجمه گوگل]کوچه سرپوشیده ویستریا در مرکز شهر سالم
[ترجمه ترگمان] یه کوچه مخفی توی شهر \"سیلم\" وجود داره …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In Salem also is his tabernacle, and his dwelling place in Zion.
[ترجمه گوگل]در سالم نیز خیمه او و مسکن او در صهیون است
[ترجمه ترگمان]در سالم در محراب و محل سکونت خود در صهیون قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Although suspects in many of the other church fires have been arrested and prosecuted, the Salem arsonists remain at large.
[ترجمه گوگل]اگرچه مظنونان بسیاری از آتش سوزی های دیگر کلیسا دستگیر و تحت پیگرد قانونی قرار گرفته اند، آتش افروزان سلم همچنان آزاد هستند
[ترجمه ترگمان]هر چند که مظنونین در بسیاری از آتش سوزی های کلیسای دیگر دستگیر و تحت پی گرد قانونی قرار گرفته اند، the هنوز فراری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Over the last week Johnson, a native of West Salem, Wis., became the leading contender for the post.
[ترجمه گوگل]طی هفته گذشته جانسون، اهل وست سلم، ویس، مدعی اصلی این پست شد
[ترجمه ترگمان]در طول هفته گذشته، جانسون، بومی غرب سالم، wis او برنده احتمالی این پست شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Opposition sources were cited as saying that the Vice-President, Ali Salem al-Bid, was in seclusion, having effectively resigned.
[ترجمه گوگل]به نقل از منابع اپوزیسیون، معاون رئیس جمهور، علی سالم البید، در انزوا به سر می برد و عملاً استعفا داده است
[ترجمه ترگمان]منابع مخالف عنوان کردند که معاون رئیس جمهور، علی سالم al، در انزوا به سر می برد و به طور موثر استعفا داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید