sainthood

/ˈseɪntˌhʊd//ˈseɪnthʊd/

معنی: قدوسیت، تقدس، حضرت
معانی دیگر: مقام سنت، قدوسیت (saintship هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the state or status of being a saint.

(2) تعریف: saints considered as a group.

جمله های نمونه

1. His elevation to sainthood is entirely justified.
[ترجمه گوگل]ارتقاء او به مقام مقدس کاملاً موجه است
[ترجمه ترگمان]ستایش او به sainthood کاملا موجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Church leaders had to choose between demanding visible sainthood or baptizing the children of those who did not meet standards.
[ترجمه گوگل]رهبران کلیسا مجبور بودند بین درخواست تقدس مشهود یا تعمید فرزندان کسانی که استانداردها را رعایت نمی کردند یکی را انتخاب کنند
[ترجمه ترگمان]رهبران کلیسا باید بین خواسته های sainthood و baptizing که مطابق با استانداردها نبودند انتخاب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Canonization, the final declaration of sainthood, requires at least one more.
[ترجمه گوگل]تقدیس، اعلام نهایی تقدس، حداقل به یک مورد دیگر نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]canonization، آخرین اظهارنامه sainthood، دست کم به یک نفر دیگر نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The debate in the Church about sainthood is thus just as much cultural as political.
[ترجمه گوگل]بنابراین بحث در کلیسا در مورد تقدس به همان اندازه فرهنگی است که سیاسی
[ترجمه ترگمان]بحث در کلیسا درباره sainthood به همان اندازه که سیاسی است، فرهنگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was eventually put on the road to sainthood by Pope John Paul II, who beatified her in 199
[ترجمه گوگل]او سرانجام توسط پاپ ژان پل دوم که در سال 199 او را شاد کرد، در مسیر قداست قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]سرانجام جان پل دوم، که در سال ۱۹۹ او را مورد عفو قرار داد، در نهایت بر سر او فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She is trying to track down a piece of forgotten Toronto history: an effort to confer Protestant sainthood on Father Hobbes.
[ترجمه گوگل]او در تلاش است تا بخشی از تاریخ فراموش شده تورنتو را دنبال کند: تلاشی برای اعطای قداست پروتستان به پدر هابز
[ترجمه ترگمان]او می کوشد تا یک قطعه تاریخی فراموش شده در تورنتو را رد کند: تلاش برای رایزنی sainthood پروتستان بر پدر هابز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This only comes as a shock if we insist on seeing Theo in terms of sainthood.
[ترجمه گوگل]اگر اصرار داشته باشیم که تئو را از نظر تقدس ببینیم، این یک شوک است
[ترجمه ترگمان]این فقط به عنوان یک شوک به حساب می آید، اگر بر روی این موضوع پافشاری کنیم که تیو را از نظر تقدس ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He who is proclaimed a saint need hardly believe in sainthood.
[ترجمه گوگل]کسی که قدیس خوانده می شود، به سختی نیاز به قداست دارد
[ترجمه ترگمان]کسی که یک مقدس را اعلام می کند به سختی به sainthood ایمان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Lula has not quite achieved the global renown and secular sainthood of Nelson Mandela.
[ترجمه گوگل]لولا هنوز به شهرت جهانی و قداست سکولار نلسون ماندلا دست نیافته است
[ترجمه ترگمان]لولا کاملا به شهرت جهانی نلسون ماندلا دست نیافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Today, there are no such safeguards and some doubtful candidates have been put forward for sainthood.
[ترجمه گوگل]امروزه چنین تدابیری وجود ندارد و نامزدهای مشکوکی برای قداست معرفی شده اند
[ترجمه ترگمان]امروزه چنین حفاظتی وجود ندارد و برخی از نامزدهای مشکوک به خاطر sainthood مطرح شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Therese reported that her eyesight was fully restored on April 2 1923 — the day Therese of Lisieux was beatified (the first step to sainthood) in Rome.
[ترجمه گوگل]ترز گزارش داد که بینایی او در 2 آوریل 1923 به طور کامل احیا شد - روزی که ترز لیزیو در رم (نخستین گام به سوی قدیس شدن) به سعادت رسید
[ترجمه ترگمان]ترز گزارش داد که بینایی او در ۲ آوریل ۱۹۲۳ به طور کامل برقرار شد - روزی که ترز of (اولین گام برای sainthood)در روم beatified شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The orthodox church consider it essential in considering a person for canonization as a saint, and the Roman Catholic Church consider it as sign of sainthood but not a necessity.
[ترجمه گوگل]کلیسای ارتدکس آن را در تلقی یک شخص برای قدیس به عنوان یک قدیس ضروری می داند و کلیسای کاتولیک رومی آن را نشانه قداست اما نه یک ضرورت می داند
[ترجمه ترگمان]کلیسای اورتودوکس در نظر گرفتن یک فرد برای اصیل کردن به عنوان یک قدیس ضروری است و کلیسای کاتولیک رومی آن را نشانه تقدس تلقی می کند اما یک الزام نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Beatification, which is bestowed only on the dead, is the penultimate step before sainthood.
[ترجمه گوگل]سعادت، که فقط به مردگان اعطا می شود، قدم ماقبل آخر قبل از تقدس است
[ترجمه ترگمان]beatification که فقط به مردگان بخشیده شده همان یک قدم قبل از sainthood است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If anyone out there finds that an easy thing to do, put your name ahead of Mother Theresa for sainthood nominations.
[ترجمه گوگل]اگر کسی در آنجا متوجه شد که انجام این کار آسان است، نام خود را برای نامزدی های قدیس پیش از مادر ترزا قرار دهید
[ترجمه ترگمان]اگر کسی در آنجا پیدا کند که کار آسانی برای انجام دادن است، نام خود را از نام مادر ترزا برای sainthood sainthood قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قدوسیت (اسم)
spiritualty, honesty, halidome, holiness, sainthood, saintship

تقدس (اسم)
holiness, sainthood, sanctity, sanctimony, venerability

حضرت (اسم)
honor, honour, majesty, excellency, holiness, sainthood

انگلیسی به انگلیسی

• position of a saint, status of one who has been canonized by the christian church; all saints collectively, order of saints (also saintdom)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : saint / sainthood / saintliness
✅️ صفت ( adjective ) : sainted / saintly
✅️ قید ( adverb ) : _
ولایت
مقام ولایت ( در عرفان اسلامی )

بپرس