sainted

/ˈseɪntəd//ˈseɪntɪd/

مقدس (اعلام شده)، اشو (شده)، تقدیس شده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: canonized as a saint.

(2) تعریف: of saintly character.
مشابه: holy, saintly

- His sainted mother had sacrificed everything to give him a good life.
[ترجمه گوگل] مادر مقدسش همه چیزش را فدا کرده بود تا زندگی خوبی به او بدهد
[ترجمه ترگمان] مادر مقدس او همه چیز را فدای او کرده بود تا زندگی خوبی به او بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. And how is my sainted sister?
[ترجمه گوگل]و حال خواهر مقدسم چگونه است؟
[ترجمه ترگمان]و خواهر مقدس من چطور است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Those awarded congressional gold medals have not led sainted lives.
[ترجمه گوگل]آنهایی که مدال طلای کنگره را دریافت کرده اند زندگی مقدسی نداشته اند
[ترجمه ترگمان]آن هایی که مدال طلا در کنگره دریافت کرده اند، زندگی مقدس را هدایت نکرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My sainted aunt! Whatever next?
[ترجمه گوگل]عمه مقدس من! بعدش هر چی باشه؟
[ترجمه ترگمان]زن مقدس من! حالا هر چی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She was going to use the sainted patience ploy, the one he found most difficult to handle.
[ترجمه گوگل]او می‌خواست از ترفند صبر مقدس استفاده کند، ترفندی که برای او سخت‌تر از همه کار می‌کرد
[ترجمه ترگمان]او قصد داشت از این خدعه آمیز مقدس استفاده کند، کسی که دشوارترین کار را به دشواری انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My Sainted Aunt! Whatever next?
[ترجمه گوگل]عمه مقدس من! بعدش هر چی باشه؟
[ترجمه ترگمان]عمه sainted من! حالا هر چی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Because, this is you should sainted person is killed too much.
[ترجمه گوگل]زیرا، این است که شما باید شخص مقدس بیش از حد کشته شود
[ترجمه ترگمان]چون، این که شما مقدس هستید خیلی زیاد کشته می شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My sainted aunt ! ie as an exclamation expressing surprise.
[ترجمه گوگل]عمه مقدس من! یعنی به عنوان تعجب بیانگر تعجب
[ترجمه ترگمان]زن مقدس من! دور کمر را به علامت تعجب تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But this expiation did not satisfy two sainted women, Madame Courtin, Marquise de Boucs, and the Comtesse de Chateauvieux.
[ترجمه گوگل]اما این کفاره دو زن مقدس، مادام کورتن، مارکیز دو بوکس، و کامتس دو شاتویو را راضی نکرد
[ترجمه ترگمان]اما این کفاره دو زن مقدس، مادام Courtin و مارکیز دو Chateauvieux را کفایت نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The sainted minister in the church!
[ترجمه گوگل]خادم مقدس در کلیسا!
[ترجمه ترگمان]کشیش مقدس کلیسا!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I plight again, By every sainted Bee - By Daisy called from hillside - By Bobolink from lane.
[ترجمه گوگل]من دوباره عذاب می کشم، توسط هر زنبور مقدس - توسط دیزی که از دامنه تپه نامیده می شود - توسط Bobolink از خط
[ترجمه ترگمان]باز هم گرفتاری دارم، با همه Bee مقدس - دی زی از دامنه تپه - با Bobolink از کوره راه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Now from sainted rat old-timer with the result that Dao phrase.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر از موش مقدس قدیمی با نتیجه که عبارت دائو
[ترجمه ترگمان]حالا از تایمر old موش، با نتیجه عبارت Dao
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What I had not found voice to say to those sainted women was what I was sorry for.
[ترجمه گوگل]چیزی که من صدایی برای گفتن به آن زنان مقدس پیدا نکرده بودم، چیزی بود که برای آن متاسفم
[ترجمه ترگمان]چیزی که من نتوانستم به آن زن مقدس بگویم، چیزی بود که من به خاطرش متاسف بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. O, lady fair, the oleanders spice the air O, my sainted aunt!
[ترجمه گوگل]ای بانوی زیبا، خرزهره ها هوا را چاشنی می کنند ای عمه مقدس من!
[ترجمه ترگمان]ای خانم زیبا، مریم مقدس، هوای سفید، ای خاله مقدس!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Most of the old like this are the elder and sainted person in the society.
[ترجمه گوگل]اکثر این قدیم ها بزرگتر و مقدسین جامعه هستند
[ترجمه ترگمان]از همه گذشته، این پیرمرد، پیر و مقدس جامعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• canonized, officially recognized as a saint; holy, sacred, hallowed; deceased, gone to heaven
a sainted person has the qualities of a saint; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : saint / sainthood / saintliness
✅️ صفت ( adjective ) : sainted / saintly
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس