sailboat

/ˈseɪlˌbot//ˈseɪlˌbot/

معنی: قایق بادبانی، کشتی بادبانی، کشتی بادی
معانی دیگر: قایق بادبانی، کشتی بادبانی، کشتی بادی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a boat driven mainly by sails.

جمله های نمونه

1. the sailboat came down spanking before the breeze
قایق بادی که به سرعت در نسیم حرکت می کرد سر رسید.

2. the sailboat was scudding along over the waves
قایق بادی با سرعت بر روی امواج می لغزید.

3. a fair-weather sailboat
کشتی بادبانی ویژه ی هوای ملایم (که در هوای بد نمی شود از آن استفاده کرد)

4. the wind was strong and the sailboat kept heeling to the left
باد قوی بود و قایق بادبانی مرتبا به چپ خم می شد.

5. to cruise the persian gulf in a sailboat
با کشتی بادبانی خلیج فارس را نوردیدن

6. In such a strong wind the sailboat kept heeling to the left.
[ترجمه گوگل]در چنین باد شدیدی قایق بادبانی به سمت چپ خم می شد
[ترجمه ترگمان]قایق بادبانی با چنان بادی قوی قایق را به سمت چپ هدایت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The sailboat swayed on the stormy sea.
[ترجمه گوگل]قایق بادبانی روی دریای طوفانی تکان می خورد
[ترجمه ترگمان]قایق بادبانی روی دریای توفانی تاب می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The toy sailboat danced on the pond.
[ترجمه گوگل]قایق بادبانی اسباب بازی روی برکه می رقصید
[ترجمه ترگمان]قایق بادبانی به روی برکه danced
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The sailboat skimmed the water.
[ترجمه گوگل]قایق بادبانی از آب رفت
[ترجمه ترگمان]قایق بادبانی از آب گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The stormy sea engulted the small motor sailboat.
[ترجمه گوگل]دریای طوفانی قایق بادبانی موتوری کوچک را فرا گرفت
[ترجمه ترگمان]دریای توفانی، قایق موتوری کوچک را تشکیل می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Remember the scene below deck on a sailboat, up against a dresser?
[ترجمه گوگل]صحنه زیر عرشه یک قایق بادبانی، مقابل یک کمد را به خاطر دارید؟
[ترجمه ترگمان]صحنه زیر عرشه رو با یه قایق بادبانی یادته؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Jean is being carried toward Smuttynose on a sailboat piloted by her brother-in-law, Rich.
[ترجمه گوگل]ژان را با یک قایق بادبانی که توسط برادر شوهرش، ریچ خلبانی می‌کند، به سمت اسموتینوز می‌برند
[ترجمه ترگمان]ژان وال ژان در یک قایق ماهیگیری به سوی Smuttynose حمل می شود که توسط برادرش ثروتمند، ثروتمند، هدایت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A small sailboat draws close and Captains Peleg and Bildad, both old sea salts, reluctantly leave.
[ترجمه گوگل]یک قایق بادبانی کوچک نزدیک می شود و کاپیتان پلگ و بیلداد، هر دو نمک دریای قدیمی، با اکراه ترک می کنند
[ترجمه ترگمان]یک قایق بادبانی کوچک نزدیک می شود و ناخدا په لگ و بیل داد هم با بی میلی از آنجا بیرون می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The strong wind made the sailboat keel over and the passengers fell into the water.
[ترجمه گوگل]وزش باد شدید باعث شد قایق بادبانی سرگردان شود و مسافران به داخل آب سقوط کنند
[ترجمه ترگمان]باد شدید قایق بادبانی را درست کرد و مسافران وارد آب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The sailboat keeled over in the storm.
[ترجمه گوگل]قایق بادبانی در طوفان غرق شد
[ترجمه ترگمان]قایق واژگون شده توی طوفان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. A "Felucca" is the traditional Nile sailboat, unchanged since the time of the pharaohs.
[ترجمه گوگل]"Felucca" قایق بادبانی سنتی نیل است که از زمان فراعنه تغییر نکرده است
[ترجمه ترگمان]یک قایق بادبانی سنتی رود نیل است که از زمان فراعنه تغییر نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قایق بادبانی (اسم)
sailor, sailer, sailboat

کشتی بادبانی (اسم)
sailboat, windjammer

کشتی بادی (اسم)
sailboat

تخصصی

[عمران و معماری] قایق بادبانی - کشتی بادبانی

انگلیسی به انگلیسی

• boat equipped with sails that catch wind to create propulsion
a sailboat is the same as a sailing boat; used in american english.

پیشنهاد کاربران

sailboat ( حمل ونقل دریایی )
واژه مصوب: قایق بادبانی 1
تعریف: قایقی که براثر نیروی فشار باد بر بادبان ها به حرکت درمی آید
American English
sailboat : قایق بادبانی
sailing ship : کشتی بادبانی
نوعی قایق

بپرس